زبان خوزی خوزستانی و دزفولی

زبان خوزی(خوزستانی) و دزفولی

 

ﻧﺎﺻﺮﺧﺴﺮﻭ قبادیانی ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ: 

“ﺩﺭﺑﺎﺭﯾﺎﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻠﻮﺕ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺯﯼ ﺳﺨﻦ ﺭﺍﻧﺪﯼ‌” ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﺯﺭﯾﻦ‌ﮐﻮﺏ ﻧﯿﺰ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ.

ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﺑﻦ ﺣﻮﻗﻞ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ ﺑﻮﻣﯿﺎﻥ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﻋﻬﺪ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﻤﺪﺗﺎً ﻗﻮﻡ ﺧﻮﺯﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺧﺎﺹ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻡ ﺗﺎ ﻗﺮن‌ها ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺮاﻓﺘﺎﺩﻥ ﺷﺎﻫﻨﺸﺎﻫﯽ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﺯﺑﺎن‌شان ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺮﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻫﺠﺮﯼ، ﺑﻨﺎﺑﺮ ﮔﺰﺍﺭش‌هایی ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺍﺳﺖ، ﺣﺘﯽ ﺧﻮﺯﯼ‌ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﯿﺮ ﻋﺮب‌ها ﺷﺪﻩ و ﺑﻪ ﺑﺼﺮﻩ ﮐﻮﭼﺎﻧﺪﻩ شده ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺩﺭ ﺑﺼﺮﻩ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺗﮑﻠﻢ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ‌.

ﺯﺑﺎﻥ ﺧﻮﺯﯼ ﻫﯿﭻ ﻭﺟﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮐﯽ ﺑﺎ ﺯﺑﺎن‌های ﻓﺎﺭﺳﯽ ﻭ ﻋﺮﺑﯽ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻭ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺑﻦ‌ﺣﻮﻗﻞ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎیی ﺑﻪ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ می‌رود، می نویسد: ﺯﺑﺎن بومیان خوزستان‏ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ ﻭ ﻋﺒﺮﺍﻧﯽ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﻮﻣﯿﺎﻥ ﺩﺭﺟﻪ ﺍﻭﻝ ﺧﻮزﺳﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ‌ﺭﻓﺘﻨﺪ، ﺍﺯ ﺑﻘﺎﯾﺎﯼ ﻗﻮﻣﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﺰﺍﺭﻩ ﺳﻮﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺢ ﺩﻭﻟﺖ ﺧﻮﺯﯼ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺁﺷﻮﺭﯼ ﻭ ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﻋﯿﻼﻡ ﺍﺯ ﺁﻥ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ‌.

 

ﺩﺭ لیست کلمات ﺯﯾﺮ ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﮔﺎﻥ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﻮﺯﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ تطبیق با زبان دزفولی ردیف کرده ایم:

 

ﺗَﺮَ tara  = ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ

ﻧَﺘَﺮَ natara = ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ

ﺧَﺴﯽ ‏ khasi ‏ = ﻣﺎﺩﺭ ﺯﻥ ﯾﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻮﻫﺮ

ﺧﻮﺍﺭ ‏ khaar  = خواهر

ﺑِﺮﺍﺭ ‏  beraar ‏= ﺑﺮﺍﺩﺭ

ﭘِﯿﺎ ‏piyaa ‏ = ﻣﺮﺩ

ﻣِﯿﺮهَ ‏ mera ‏ = ﺷﻮﻫﺮ

ﺍَﻓﺘﻮ(عفتو) ‏ ‏ afto ‏ = ﺁﻓﺘﺎﺏ

ﺍُﻭ ‏ o ‏ =  ﺁﺏ

ﭘَﺴﯿﻦ pasin  = بعد از ظهر

ﺍﯾﺴﻮﻥ ‏isoon ‏ = ﺍﯾﻨﮏ ‏ﺣﺎﻻ‏ – ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ

ﺍﻭﺳﻮﻥ ‏ oosoon ‏ = ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ – ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ‏

ﮐُﻠﻤِﺠﻮﺭ ‏ kolmejoor ‏ = ﮐﺎﻭﺵ ﻭ ﺟﺴﺘﺠﻮ

ﻗَﻠَﭙﯿﺪﻥ ‏ ghalapidan ‏ =  ﺁﻫﺴﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺑﻐﻞ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ

ﺷَﮑﻨﯿﺪﻥ ‏ shaknidan ‏ = ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ – ﺷﮑﺎﻧﺪﻥ – ﻟﺮﺯﯾﺪﻥ

ﺷِﯿﻮﻧﯿﺪﻥ ‏ shevenidan ‏ = ﺑﻪ ﻫﻢ ﺯﺩﻥ

ﮔُﻠﻨﯿﺪﻥ ‏ golnidan ‏ = ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩﻥ

ﺧُﻔﺘﯿﺪﻥ ‏ khoftidan ‏ = ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ

ﻭِﺭﺳﯿﺪﻥ ‏versidan ‏ = ﺑﻠﻨﺪﺷﺪﻥ – ‏ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻦ ‏

ﺗَﺮِﺳَّﻦ ‏ taresan ‏ = ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻦ

ﺑِﺰﻧﯿﺪﻥ ‏beznidan ‏ = ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ – سوا کردن

ﺑﯿﺨﺘﻦ یا بِختن  biykhtan = الک و غربال کردن

ﺍِﻧﺠﻨﯿﺪﻥ ‏  enjenidan ‏= ﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ

ﺭﻭﻣﻨﯿﺪﻥ ‏  romnidan ‏= ﻭﯾﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩﻥ

ﭘَﺘﯽ ﮐﻮﺭﺩﻥ ‏ pati kordan ‏ = ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩﻥ

ﺷَﮏ ‏  shak ‏= ﺗﮑﺎﻥ ﻭ ﻟﺮﺯﺵ

ﭘﯿﺖ ﺧﻮَﺭﺩﻥ ‏ peyt khordan ‏ = ﭘﯿﭻ ﺧﻮﺭﺩﻥ

ﺩِﺷﺒُﻞ ‏  deshbol ‏= ﻏﺪّﻩ

ﻋَﺲ ‏  as ‏= ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ

ﺗﯿﻪ ‏  tiya ‏= ﭼﺸﻢ

ﮔِﻨﺪﯾﮏ ‏  gendik ‏= ﭘﺎﺷﻨﻪ ﯼ ﭘﺎ

ﭘِﺖ ‏ pet ‏ = ﺩﻣﺎﻍ

ﺗﯿﮏ ‏tik ‏ = ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ

ﺑُﺮﮒ ‏borg ‏ = ﺍﺑﺮﻭ

ﮐُﻠﻤَﮏ ‏kolmak ‏ = ﺁﺭﻧﺞ

ﭼﺎﺱ ‏ chaas ‏ = ﻧﻬﺎﺭ

ﺷﻮﻭﻡ ‏ shoom ‏ = ﺷﺎﻡ

ﻧﺎﺷﺘﺎ ‏ nashta ‏ = ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ

ﭘُﺮﺱ ‏ pors ‏ = ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺧﺘﻢ

ﺳُﻨﮓ ﺳُﻨﮓ ‏song ‏ = ﯾﻮﺍﺵ ﯾﻮﺍﺵ ‏ﺁﻫﺴﺘﻪ ‏

ﮔَﭗ ‏  gap ‏= ﺑﺰﺭﮒ

ﺗﻮﻭ ‏ too ‏ = ﺍﺗﺎﻕ – اطاق

ﺷﻮﻭﻣﯽ ‏  shoomi ‏= ﻫﻨﺪﻭﺍﻧﻪ

ﮔِﺮﯾﻮَ ‏ geriva ‏ = ﮔﺮﯾﻪ

ﻭﺍﯾﻪ ‏  vaaya ‏= ﺁﺭﺯﻭ

ﭘَﺘﯽ ‏  pati ‏= ﺧﺎﻟﯽ

ﮐُﺖ ﮐﻮﺭﺩﻥ‏ kot kordan ‏ = ﺳﻮﺯﻥ ﻧﺦ ﮐﺮﺩﻥ

ﮐُﺖ ﮐُﺖ ‏  kot kot ‏= ﺧﻮﺭﺩ ﺧﻮﺭﺩ – ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ

ﮐِﻠِﮏ ‏  kelek ‏= اﻧﮕﺸﺖ

ﮐﻮﯼ ‏ kavi ‏= ﮐﺎﻫﻮ

ﮔﯿﺰ ‏ geyz ‏=  ﮔﯿﺞ ﻭ ﺧﯿﺮﻩ

ﺗﺎﺭ ﺑﻔﮏ(ﮐﺎﺭ ﺑﻔﮏ) ‏ ‏ tarbafak –  k ‏= ﻋﻨﮑﺒﻮﺕ

ﻟﻮ ‏lo ‏ = ﻟﺐ

سیلا‏ sila ‏ =  ﺳﻮﺭﺍﺥ

ﻟّﻔﻮ ‏ lafo ‏ = ﻣﻮﺝ ﺁﺏ

 

جالب اینست که به تقریب نود درصد واژگان برشمرده شده، در حال حاضر در شهرستان دزفول، با نام تاریخی دژپول و بهبهان، با نام تاریخی ارجان یا ارگان و زیدون با نامهای تاریخی زیتون و شوشتر و در گویش بهبهانی هنوز به همین سیاق استفاده شده و به کار می رود و بسیاری از لغات برشمرده شده، میان گویش های دزفولی، شوشتری، بهبهانی مشترک است و این نشانه ی خواستگاه یکسان گویش های خوزی ست، که منشعب از پارسی میانه می باشند.

منبع : وب سایت چمدان آبی – دانشنامه دزفول

12 thoughts on “زبان خوزی(خوزستانی) و دزفولی”
  1. با سلام و تشکر بابت تلاشتون ، ولی دوست عزیز این واژه هایی که شما با نام خوزی معرفی کردید همگی ریشه پهلوی دارند ، مثلا واژه عفتو با افتو و افتاب پارسی یک ریشه دارند ، واژه شکنیدن با اشکنیدن و شکستن همگی ریشه پارسی پهلوی دارند و با واژه شیک انگلیسی به معنی لرزیدن از یک ریشه اریایی نسب میگیرند، واژه دیگر عس به معنی استخوان که عس یا اس با اوس انگیسی و لاتین یک ریشه دارند و در واقع اینها همه واژه های پارسی هستند ، سایر واژه ها هم همینطور … متاسفانه زبان خوزی از بین رفته و هیچ نوشته ای هم از اون در دسترس نیست ولی قطعا اگر کارهای زبان شناسی درستی روی گویش مردم شوشتر و دزفول و بهبهان انجام بشه قطعا واژه هایی با ریشه خوزی میشه پیدا کرد خصوصا در واژه هایی با معنی وسایل … پیجی در اینستا جدیدم جدیدا که خیلی خوب در این زمینه تاریخ دزفول کار میکنن حتما بهشون سر بزنید به اسم خوزی ها khooziha

    1. باسلام
      هنوزهم درزبان لری خیلی از کلمات خوزی استفاده میشود

        1. باسلام
          تمامی این کلمات اکنون در زبان لری بختیاری و جنوبی استفاده میشه بدون تغییر. من نمی‌دونم کجا دزفولی ها و بهبهانی ها از کلماتی چون تیه. برگ . تیگ. ترسن. میره . عس. و… استفاده میکنند که ربطش میدن به خودشان فقط. در ثانی زبان مردم بهبهان شبیه زبان اچمی و اردکانی و بندرعباسی هست. دزفولی ها هم به دلیل قرابت و همسایگی بالرها زبانشان اینجور شده. من مطمینم شوشتری ها و دزفولی ها لرهایی بوده اند که در قرن‌ها قبل یک جانشین و شهرنشین شده اند.

          1. سلام
            هم تو زبان بختیاری هم دزفولی و …. کلا تو یه منطقه خاصی از خوزستان دقیقا از همین کلمات عس،تیک و تیه و .. استفاده میکن. من حداقل ۷۰ سال و پدر و … هم همیشه از این کلمات استفاده می کنم،بعضا دزفولی هایی که به اهواز و … مهاجرت کردن. شاید تو گویش بعضی کلمات تغییر جزیی داده باشند. ولی کلیت همون هست

      1. لری گویشی از زبان پارسی پهلوی است،خوزیها ن پارس بودن ن عرب بلکه مردمان بومی خوزستان بودن،شوشتریها و بهبهانیها،هندیجانیها،ماشهریها

  2. با درود
    در جواب مجید باید بگم دقیقا لهجه بهبهانی قدیمی و اصیل عینه این کلمات رو داره . لهجه بهبهان الان تا حد زیادی این کلمات رو حفظ کرده و دقیقا با نظر جناب استاد درچین موافقم که خواستگاه مشترکی بین زبان دزفولی و شوشتری و بهبهانی وجود داره …. زبان خوزی همون خواستگاه مشترکه..
    با سپاس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *