اي كاش بودم کربلا
اي كاش با تو بودم … یا حسین ع (يَا لَيتَني كُنتُ مَعَك…)
کاش کربلا پِیِت بیدُم حسین
تصویر کربلا- تل زینبیه – 1392
سلام بر دوستان و یاران عاشورایی، دوستانی که شاید بگویند: ای کاش در کربلا بودیم و آرزویشان همراهی با حسین(ع) باشد؛ دوستانی که دل به یاد حسین(ع) دارند، کربلای 61 را ندیده ایم ولی گویی می دانیم چه شد؛ گویی حوادث و معرکه جنگ را می بینیم؛ گویی عکاس صحنه عاشوراییم؛ گویی داریم با دوربین مان تصویر بر می داریم.
اگر به کربلا رفته ایم و بین الحرمین و تل زینبیه و خیمه گاه (مخیم) را دیده ایم با خود گفته ایم که:
ای کاش کربلا بودم تا …
و اگر نرفته ایم با پای دل که رفته ایم و باز گفته ایم که: ای کاش بودم کربلا تا …
اي كاش بودم كربلا — تا دين حق ياري كنم.
اي كاش بودم كربلا — تا دين حق احياء كنم.
اي كاش بودم كربلا — تا زمینش را با خون خود رنگین می کردم.
اي كاش بودم كربلا — تا از حق نگهداري می کردم.
اي كاش بودم كربلا — تا مشك عباس را مي گرفتم.
اي كاش بودم كربلا — تا اشك طفلان را پاك مي كردم.
اي كاش بودم كربلا — تا خارهاي مغيلان را جمع مي نمودم.
اي كاش بودم كربلا — تا زمين خيمه ها را جاروب مي كردم.
اي كاش بودم كربلا — تا اسبها را آب مي دادم.
اي كاش بودم كربلا — تا سپر جان مولا مي شدم.
اي كاش بودم كربلا — تا تير سه شعبه به گردن من مي خورد.
اي كاش بودم كربلا — یا لَیتَنی کُنتُ مَعکم فَأَفوزَ فَوزاً عَظیماً
اي كاش بودم كربلا—
اي كاش بودم كربلا—
اي كاش بودم كربلا—
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم