کت های دزفول

کَت های دزفول

(کَت kat یا کهف غارگونه ای در ساحل رودخانه

یا در سردابزیر زمین یا شوادون)

 

« کَت » پناهگاه روزهای داغ دزفول:

کت یک اصطلاح دزفولی است و به معنی”حفره‌ای دست‌ساز یا طبیعی در دیواره سنگی” بهتره بگوئیم کت ها دست کند هستند تا بگیم دست ساز.

در گویش دزفولی کت به معنای حفره‌های غار مانندی است که به واسطه انسان یا به طور طبیعی در دیواره‌های سنگی حاشیه رودخانه دز حفر شده‌اند؛ در روزگار دور کت‌های دزفول خنک کننده یا پناهگاههای ساخت بشر بودند. این کت‌ها صخره‌هایی هستند که اهالی شهرستان دزفول برای فرار از گرمای داغ تابستان به آن پناه می بردند. کت‌ها معمولاً در کنار آب، قدیم ترها در بعضی از نقاط شهر و همچنین در برخی از شوادان‌های(زیرزمین) بزرگ هستند. کت‌ها با توجه به جنس سازه و ساختاری که دارند، در تابستان ها خنک میباشند. در گذشته مردم برای فرار از گرمای شدید به کَت ها پناه میبردند و در درون خنکای طبیعی کت، تابستان را سپری میکردند.

در دوران دفاع مقدس برخی از خانواده‌ها به دلیل موشک باران رژیم بعث در آنجا زندگی میکردند امروزه  کت‌های کنار رود دز، تفریحگاهی برای مردم دزفول و سایر گردشگران در فصل تابستان است

 

کت های دیدنی و منحصر به فرد دزفول:

یکی از جاذبه های گردشگری بی نظیر ایرانی، کت های دزفول هستند که در شمال استان خوزستان و شهر دزفول در کنار رود دز قرار دارند. با وجودی که استان خوزستان یکی از مناطق گرم کشور ایران به حساب می آید در شمال آن و شهر دزفول، عبور رودخانه دز از وسط این شهر، فرصت ایجاد تفریحگاه های متنوعی برای روزهای گرم سال فراهم نموده است که آن را در کشور بی نظیر می نماید و آن را به یکی از مقاصد گردشگری مهم ایرانی تبدیل نموده و باعث جذب علاقمندان به طبیعت و تفریحات تابستانه به سمت دزفول شده است. یکی از این تفریحات تجربه ی اقامت در کت ها و شنا در رود دز می باشد که در نوع خود منحصر به فرد است. کت ها حفره های غار مانندی هستند که در کنار ساحل رود دز حفر شده اند و در بین مردم دزفول به کت (kat) مشهور هستند.

کت های دزفول در دل صخره های کنار رودخانه که از جنس سنگ کانگرومرا تشکیل شده اند، حفر می شوند. دیواره کت ها ارتفاعی بین ۲ تا چهار متر داشته و سقف آنها به وسیله سنگهای ریز و درشت که به شکل طبیعی زمین می باشند، تزیین شده اند. مساحت کت ها بسته به امکان توسعه و کاربرد آنها از ۵ مترمربع شروع شده و تا بیش از۱۰۰ مترمربع نیز حفر میشوند.

کت های دزفول کوپیته طال خانی تال خانی زیباشهر

کت های ساحل دز – دزفول

کت های دزفول:

در گذشته که وسایل خنک کننده مانند امروز وجود نداشت مردم دزفول برای فرار از گرمای هوا در تابستان و هم چنین استفاده از آب رودخانه دز، شنا کردن در آن و لذت بردن از محیط، این فضاها را در صخرههای مجاور رودخانه دز ایجاد نموده و به آنها پناه میبردند.

امروزه نیز کت ها همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده و به محلی تفریحی با کارکرد گردشگری تبدیل شدهاند. گردشگران بسیاری از شهرهای مختلف، در روزهای گرم سال به شهر دزفول آمده و ساعاتی از شبانه روز را درون این کتها و در کنار ساحل زیبای رود دز میگذرانند. شبیه بودن فضای درون کت ها به غار و نزدیکی به رود موجب می شود، اقامت در این کت ها در طول گرمای روز برای مردم بدون استفاده از هیچ گونه وسایل برقی و خنک کننده و برای فرار از زندگی ماشینی، دلپذیر و لذت بخش باشد. علاوه بر آن در محلهایی که عمق رود مناسب است با رعایت نکات ایمنی(استفاده از جلیقه و یا آشنایی مناسب با فنون شنا و قسمت های با شدت جریان مناسب آب) شنا در رودخانه تفریحی بسیار لذت بخش است. همچنین مجاورت با رود دز فرصت استفاده از قایق سواری و انواع ورزش های آبی دیگر نظیر جت اسکی، ماهی گیری و … را فراهم می آورد.

در طول مسیر رودخانه دز کت های زیادی وجود به صورت دست کند وجود دارد که تعداد کت ها به بیش از ۸۰۰ کت می رسد که به تدریج در دل حاشیه ی رود دز حفر شده اند. با توجه به آب و هوای شهرستان دزفول، کت ها از اردیبهشت ماه تا مهرماه می توانند پذیرای گردشگران و علاقمندان باشند. با این همه در سایر ماههای سال نیز می توان از این جاذبه ی خاص و ارزشمند استفاده نمود.

 

چطور به کَت برویم؟

در موازات مسیر رود دز، کت‌های فراوانی وجود دارد که مقصد گردشگران میتوانند باشند. هرچند طبق قوانین این کت ها نباید در اختیار سازمان ها و یا مالکیت شخصی باشند و باید مورد استفاده عموم باشند ولی متأسفانه اینچنین نیست. پس قبل از ورود به این مکان ها باید با مالکین هماهنگ شود. طبیعتاً فصل سفر به کت‌ها، فصل تابستان است. اخطار: در شنا کردن در رودخانه دز بسیار باید مراقب و به نکات ایمنی توجه کرد.

 

کت های کنار رودخانه دز عبارتند از:

کت های اَجِنُون(جن ها)

کت های تال خانی

کت های دووَ

کت های رعنا

کت های رودبند

کت های علی کله

کت های کوپیته

کت جهاد

کت حج فرج

کت دادگستری

کت رادیو

کت رحمان(زیر پل قدیم)

کت فرمانداری

کت قاطرون(جاده ساحلی زیر محله قلعه)

کت کمیته

کت مخابرات

کت منابع طبیعی

 

دزفول کت حفره در کوه حاشیه رودخانه

 

کت حَج فَرَج

 

در زمان هاي قديم، گرماي طاقت فرساي دزفول مردم را به فكر احداث كهف هايي (غارهايي) در ديواره سنگي رودخانه ” دز ” انداخت. اين غارها كه در گويش دزفولي “كت” Kat ناميده مي شوند، جايگاه اختصاصي و مناسبي براي استراحت مردم دزفول در تابستان بودند. يكي از اين “كت” ها كه دهانة آن از ديگران متمايزتر و بزرگتر است به “كت حج فرج” موسوم است.

گفته شده است كه بانی و سازندة اين كَت، فردي خيّر به نام “حاج فرج الله” بوده كه در ابتدا آن را براي طّلاب ساخت تا در فصل تابستان براي درس خواندن در مضيقه نباشند و بعدها به يك استراحتگاه عمومي تبديل شد و در آن زمان ها، براي ورود به آن ” كَت ” احتياجي به گرفتن اجازه از ديگران نبود. كَتِ حج فرج، در حال حاضر متأسفانه مخروبه و غير قابل استفاده است. مردم دزفول، گاهي دهان بزرگ افراد را به گشادي و بزرگي آن تشبيه مي كنند، هنگاميكه كسي خميازه مي كشد به طنز و شوخي به وي مي گويند:

 ” دهانش مثل كَتِ حَج فَرج است! “

 

رفتوم بالارو

(نوشتاری از: استاد امیر ابراهیمیان)

 

نمیدانم راجع به کَت های “بالا رو” شنیده اید یا نه؟

برخی دوستان تجربه اش را دارند اما برای جوانترها عرض میکنم:

تا اوایل دهه 1350 برای خانوار دزفولی، بالاترین و خوشترین مکان جهت شنا و تفرج تابستانی، کت های بالارو  بودند که مکانشان پایین ترین نقطه علی کله فعلی و روبروی آسیابهای مشهور به “گله گر” بود.

رفتن به خود علی کله یا پشت سد تنظیمی یا تال خانی و کوپیته بیشتر برای مجردها موضوعیت داشت.

خانوار دزفولی برای گذرانِ یک روز تابستانی؛ از شب قبل تدارک دیده و صبح علی الطلوع یکی دو نفر از اهل خانه را عازم کت های بالارو میکردند تا به قول خودشون کتهای مرغوب تر را تا زمان رسیدن اعضای خانواده با پهن کردنِ زیلویی رزرو نمایند تا باقی اعضای خانواده متعاقبا و زنبیل بدست و قابلمه بر سر، از راه برسند.

راه ماشین رویی نبود و تقریبا کل مسیر پیاده گز میشد.

کافی بود از دره های کاشفیه(آبیاری) و دره بمبره “ترو” به طرف ساحل رود روانه شوی تا به کت های مذکور برسی.

معمولاً برای رعایت حال خانواده ها افراد مجرد در این ناحیه شنا نمیکردند و خبری از اینکه چند جوان سوار بر تیوپ از بالادستِ آب، به طرف پائین بیایند نبود زیرا جوانان به نوعی حرمت متأهلین را رعایت میکردند.

خانواده های دزفولی از بامداد تا غروب آفتاب را در کت ها و آب زلال دز سپری میکردند و گاهی میشد که شام خود را نیز همانجا و نزدیک غروب تناول نموده و قبل از تاریک شدن هوا به خانه برمیگشتند.

بعضی از خانواده ها با توجه به شرایط زمان قبل از انقلاب دف یا دایره ای کوچک را با خود آورده و با خواندن اشعار دزفولی، قربان صدقه ی بچه های هم میرفتند و به این برنامه شور و حالی دیگری میدادند.

البته افراد متمکن هم بعضاً با خودشون گراموفون هندلی با صفحه های موسیقی سنتی حاوی گرامافون میبردند.

غذایمان اکثراً با توجه به فصل گرما تمهید میشد.

بادمجان سرخ کرده – ماست و خیار – عُمَر پیاز – لوبیای سبز پخته – نمبول – شیشه – خیار چمبر – پیاز و نان محلی تازه ای که مادر و یا مادر بزرگ، در آخرین لحظات عزیمت به بالارو می پختند و در پارچه ای بنام سارُق “بقچه پیچ” کرده و در تَپ های بافته از بوته ی بادام روی سرشان گذاشته و با خود به کت می آوردند.

سر و کله مادر بزرگ با اون چادر از جنس پارچه ی “وایل” که نقش ستاره و ماه را داشت پیدا میشد و ما بچه ها را به وجد می آورد.

شنا که میکردیم حسابی گرسنه شده و دلمان میخواست از خجالت بادمجانها در بیاییم.

بادمجانهایی که توسط دخترهای خانواده بر روی چوب های جمع آوری شده از سیلاب روخانه در شکاف کمرها گیر کرده بودند و در تشتُلوزِ سیاهی که به شوخی “غلوم سیه” نام داشت برشته میشد.

بوی نان زیره دارِ تازه که به مشاممان میرسید حمله ور میشدیم به نانها و مادر با کلی غرغر که ” نونا رو حروم حجه نکنید، الان واسه بازنجونا و لوبیا چیزی نمیمونه ” ما را وادار میکرد تا موقتاً به یک کف دست نان و کمی خیار چمبر و پیازی که با مشت خرد کردیم و کمی پیتنک(پونه) شکم گرسنه خودمان را به قولی ته بندی کنیم.

یادش بخیر.

حکایات پدر بزرگان و مادر بزرگان در کت های بالارو برایمان تعریف میکردند ذره ای درش غیبتی از کسی نبود.

گرانی وجود نداشت تا در موردش صحبت کنند.

ششدانگ حواس مان متوجه کلام بزرگترها بود.

موبایلی وجود نداشت که هر کسی سرش در گوشی خودش باشه.

به جای زُل زدن به صفحه موبایل به چهره های خندان و مهربان یکدیگر نگاه میکردیم و گپ میزدیم.

درد بلا هم کم بود.

کسی شکایت از درد پا و درد زانو و درد کمر و اضافه وزن نداشت.

مادر بزرگ که آخر از همه آمده بود و از گرمای هوا و تپ نان بر سر؛ تمام سر و صورتش غرق در عَرَق بود نان ها را میداد به یکی از اعضا خانواده و میگفت : دختر هنَّه ون می کت . دلت ده موری چی نَ ونه ورشون ریشونَ ون(دختر این نون ها رو بزار داخل کت و مواظب باش مورچه و یا چیز دیگه ای نیاد بهشون و بپیچ توی پارچه).

مادر بزرگ شنا بلد بود.

وقتی میرفت تا از کمی بالاتر از کت خودش رو بندازه توی آب، همه نوه ها که ۱۰ تا ۱۵ نوه میشدن دنبال مادر بزرگ توی آب خنک و پشت سر مادر بزرگ شنا میکردیم.

مش عبده پدر بزرگم از توی کت با گورده پا(شلوارک آنزمان)داد میزد:

مار غلوم رضا دلته ده(بحالت شوخی)

مش اسفندیار (پدر دامادش) میگفت: مش عبده موشلا مار غلوم رضا شنو دونه. او نمبرش(مادر غلامرضا شنا بلده و آب او را نمی بَرَد)

مادر بزرگ هنوز از آب نزده بیرون صدا میزد: دختر چارمه دام( علیرغم داشتن پوشش کامل، به حرمت افراد نامحرم) و با چادر که کمی پائین تر از کت برسرش میزد به جمع خانواده ملحق میشد.

حال نوبه ی پهن کردن سفره بود.

بوی بادمجان سرخ شده – نان محلی کنجی زیره دار – پیاز – خیار چمبر – پیتنک(پونه) – خربزه – نمبول شیشه و لوبیه

مشام هر گرسنه ای را ماساژ میداد.

سفره که جمع میشد چای خوش رنگ در استکان های کمر باریک عربی با قندان های مستطیل شکل ورشو درب دار، زینت خاصی به جمع میداد.

گاهی مش عبده میگفت: یه نمبول شیشی بیاری ریزیم می چویی(یه لیمو ترش بیارید بریزیم توی چای)

صدای مش اسفندیار بلند میشد: بوه کسی پی تلی پر نروه می او(کسی با شکم پر شنا نکنه).

بعد از چای، استراحتی کوتاه و بعد دوباره شنا.

شیرجه را میگفتیم”سر وندَن”

سقوط حالت چار زانو نشسته را میگفتیم: مُچَه

شنای پارویی را میگفتیم: دس شوندن

شنای قورباغه ای را میگفتیم: مَلونی(ملوانی)

و شنای زیرآبی را میگفتیم: زیراُووی

ماسه هایی که همراه سیلاب رودخانه در چند جا جمع شده و ما بچه ها با رفتن درون ماسه ها بقول معروف خود را چیتی میکردیم و بعد با داد و فریاد و هورا خود را به آب میزدیم.

آفتاب کم کم داشت گرمایش را از دست میداد و داد و بیداد والدین که “دِگه بَستَه! بیایِ داریم جَعمِ کنیم” خانواده ها که وسائل خود را جمع میکردن و راهی خانه میشدند.

به وقتِ ترک محلِ کت؛ نفر آخری فقط صدای آب را میشنید و خبری از سر و صدا و شنا کردن ما نبود.

فقط می ماند کت های بالا رو و آب زلال و بس!

یادش بخیر.

کت های رودخانه دزفول

 دزفول – نمایی از کت های ساحل رودخانه دز

منبع: وب سایت چمدان آبی (محمدحسین دُرچین)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *