حماسه سرخ سرزمین هویزه و شهدای دزفول
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
شانزدهم دی ماه سال ١٣۵٩ شمسی روز غم انگیزی است که شهر صبور و نام آشنای هویزه با علمداری سید شهیدان هویزه، سیدحسین علم الهدی تجلیگاه و مشهد جمعی از شهدای مقاوم و مخلص و والامقام نظامی، انتظامی، جهادگر و دانشجویان پیرو خط امام گردید که با نوشیدن شهد شیرین شهادت، وفاق و همدلی، همرزمی و همراهی، گذشت و ایثار ، مقاومت و مظلومیت و غربت را یک تنه و در یک مکان به جهانیان نشان دادند روزی که در یک نبرد نابرابر در مقابل پست ترین عناصر بعثی تا آخرین نفس دلاورانه نبرد و مقاومت کردند و در اوج مظلومیت با ممزوج شدن خون پاکشان زیر شنی تانک های دشمن دون صفت در قتلگاهی به مقیاس نینوای خمینی (ره) در خون یکدیگر غلطیدند و عاشقانه به سوی معبود و رضوان الهی پرکشیدند. یادشان گرامی باد.
یادبود فرمانده شهید محمد بهاالدین(بهاء الدین(عاملی)) در یادمان شهدای هویزه
١۶ دی ماه نماد: بُرد پولاد سخت و سنگین با پیکره هایی طیب، نحیف و طاهر
١۶ دی ماه نماد: غلبه اراده های پاک جنود رحمانی بر جنود ناپاک و پلید شیطانی
١۶ دی ماه نماد: نفاق و نفوذ، خیانت و جنایت، زشتی و دنائت
١۶دی ماه نماد: رفتن و فدا شدن صالحان و زمینه سازان قیام سبز آخرین حجت خدا (عج) در برابر سلامت و بقاء و ضمانت میراث داران خون شهداء
١۶ دی ماه نماد: له و لهیدن شدن ابدانی پاک و مطهر ، زیر شنی تانک (نبرد تن با تانک)در برابر نفی نکردن و دفن ارزشها و اهداف و آرمانهای بلند شهداء و امام شهداء ، انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی
١۶ دی ماه: نماد جنگیدن برای عزت و سر بلندی و سعادتمندی در برابر جنگیدن برای ذلت و ظلالت، نوکری و مزدوری
١۶ دی ماه: نماد تسلیم محض در برابر خالق جهان هستی و کرنش و تسلیم محض در برابر خالق جهان پستی و زشتی شیطان صفتان
١۶ دی ماه سال ١٣۵٩ برگ زرین دیگری است از مقاومت و مظلومیت و ایثار و گذشت و قصه پرغصه و افتخارآمیز غلبه قبیله نور خداپرستان بر ظلمت جماعت کور شب پرستان که در صحیفه گرانقدر دوران هشت سال دفاع مقدس ثبت و ضبط گردیده است به امید آنکه طعمه افکار و اندیشه موریانه صفتان نگردد.
سلام و صلوات بر شهدای گرانقدر حماسه مقاومت و مظلومیت شهر همیشه زنده هویزه به ویژه دلاور مردان سرو قامت شهرستان دزفول:
١- فرمانده شهید بسیجی سرافراز مهندس محمد بهاء الدین(عاملی)
٢- شهید بسیجی سرافراز دانشجوی جهادگر مهندس محمود فروزش
٣- شهید ارتشی دلاور مجید بشمه
۴- شهید بسیجی سرافراز علی اکبر(علیرضا) رکاب ساز
۵- شهید بسیجی سرافراز محمد دلجو
۶- شهید بسیجی سرافراز محمدرضا شمسی زاده قصاب
٧- شهید بسیجی سرافرار محمدحسین گلبهاری
٨- شهید ارتشی دلاور عبدالرحیم کلانتریان
٩- شهید بسیجی سرافراز محمدحسین آقارضازاده
10 – شهید ارتشی دلاور رحمن دباغچی
تصویر شهید محمد بهاالدین (بهاء الدین(عاملی)) و حضور آیت الله قاضی، در مراسم گرامیداشت
خلق حماسهای بزرگ در هویزه
در این حماسه بزرگ حسین علمالهدی و چند تن از همرزمانش(غالباً دانشجو) و تعدادی از نیروهای لشکر 16 زرهی قزوین، به شهادت رسیدند. تعدادی نیز با تن مجروح و با استفاده از تاریکی شب خود را به نیروهای خودی رساندند تا به عنوان پیامآوران حماسه هویزه رسالت سنگینتری را بر دوش بگیرند.
* رزمندگان دزفولی که از این حماسه خونین زنده بیرون آمدند:
عزیز بائیس – غلامحسین جوان – اسداله راستین – عزیزاله صبور – یدالله صبور – علی طحان کار – محمد طیب زاده – محمود طیبی(دعیجی) – علیرضا محکی پور – محمد موحددوست(جریبان) – احمد وفایی(شهید فتح المبین) – محمدرضا وفایی
زندگینامه سردار شهید محمد بهاءالدین – مزار: گلزارشهدای هویزه
محمد بهاءالدین در سال ۱۳۳۳ در شهرستان دزفول به دنیا آمد. او پس از اتمام تحصیلات متوسطه به ادامه تحصیل در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان پرداخت. از خصوصیات بارز او، خوی زاهدانه و عبادتگرش بود. از سنین نوجوانی نیمههای شب جهت اقامه نماز نافله شب بیدار میشد و تا صبح به عبادت و خواندن قرآن مبادرت میکرد. روزهای دوشنبه و پنجشنبه هر هفته روزه میگرفت. نمازش آنچنان با آرامش و حضور قلب بود که اگر کسی ایشان را در حال نماز خواندن میدید سخت تحت تأثیر قرار میگرفت. اولین حضور او در یک مأموریت شناسایی در محور سوسنگرد بود . بار دوم، همراه تعدادی از برادران جان بر کف جهاد دانشگاهی و دانشجویان پیرو خط امام و بسیجیان اهواز و دزفول، به سرزمین هویزه گام نهاد. و به فرماندهی شهید حسین علمالهدی مانع از تجاوز دشمن به منطقه شدند. محمد از ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ که جنگ تحمیلی آغاز شد دیگر خود را متعلق به دنیا نمیدانست و در واقع بار سفر آخرت بسته بود چند روزی قبل از عملیات حماسه هویزه در دی ماه ۱۳۵۹ به علت شدت بیماری ناشی از درد کلیه به مدت دو روز جهت مداوا از جبهه به دزفول آمده بود. هنوز کاملاً بهبود نیافته بود که استراحتش را نیمه تمام گذاشت و به علت ضرورت مراجعت به مناطق عملیاتی سوار بر موتور سیکلت شخصی خود شد و فاصله دزفول تا سوسنگرد را طی نمود. و این آخرین باری بود که ایشان را دیدیم، از آن پس هیچکس او را حتی در لحظه شهادت ندید. گویی که جسم او را نیز ملائک با خود به ملکوت أعلاء بردند.
دلنوشته ای از برادر آزاده علیرضا محکی پور رزمنده دلاور حماسه هویزه:
شهیدی که جامع اضداد بود”محمد بهاءالدین”(از فرماندهان حماسه هویزه)
با قدم هایی استوار حرکت می کرد و با شوق زایدالوصفی به رزمندگان همراه خود می گفت: نگاه کنید قدم به قدم داریم خاکمان را از لوث دشمن پاک می کنیم. برخی از نیروهای بعثی به شکل ناهنجاری به هلاکت رسیده بودند و رزمندگان توان دیدن اجساد آنها را نداشتند اما او با اصرار دست همرزمان را می گرفت و اجساد را نشان می داد و می گفت: ببینید چگونه دشمنان خدا را از پای درآوردیم. این رزمنده و فرمانده کسی نبود جز شهید محمد بهاءالدین. شخصیتی که جامع صفات اضداد بود. در میدان نبرد اینچنین شجاعانه پیش می رفت و آنگاه که به نماز می ایستاد چون عابدی زاهد از خوف خدا به خود می لرزید. اصرار داشتیم ایشان امام جماعت باشد پس از اتمام نماز همیشه دعای امام زمان ع را می خواند و ما آمین می گفتیم؛ اللهم الرزقنا توفیق الطاعه(آمین) و بعد المعصیه(آمین) و …. تا آخر دعا و چون دعا به اتمام می رسید می دیدی که گونه ها و لباس هایش از اشک هایش خیس بود و در نهایت به آرزویش رسید و شهید شد چون شهید زندگی کرد. شادی ارواح همه شهدا به ویژه شهدای شانزدهم دیماه سال 1359 صلوات
نبرد تن با تانک
۱۶ دی سالروز شهادت دلیرانه و مظلومانه سیدحسین علم الهدی و یارانش گرامی باد.
حسین تانکهای دشمن را با گلولههای آرپیجی به آتش میکشید. پیدا بود که از همه افراد گروه فقط روزعلی و حسین زنده ماندهاند. حسین از جا کنده شد و خود را به خاکریز دیگر رساند. تانکها هنوز ما را ندیده بودند. پیشروی تانکها دوباره شروع شد. حسین پشت خاکریز خوابیده بود. تانک به چند متری خاکریز که رسید، حسین گلولهاش را شلیک کرد. دود غلیظی از تانک بلند شد. تانک دیگری با سماجت شروع به پیشروی کرد. روزعلی که آر. پی. جی را آماده کرده بود، از خاکریز بالا رفت و آن را هدف قرار داد. تانک به آتش کشیده شد و چهار تانک دیگر به 10متری حسین رسیده بودند. حسین از جا بلند شد و آخرین گلوله را رها کرد. سه تانک باقیمانده در یک زمان به طرف حسین شلیک کردند. گلولهها خاکریزش را به هوا بردند. گرد و خاک کمی فرو نشست، توانستیم اول آر.پی.جی و سپس حسین را ببینیم. جسد حسین پشت خاکریز افتاده بود و چفیه صورتش را پوشانده بود. یکی از تانکها به چند متری حسین رسیده بود و میرفت که از روی پیکر حسین عبور کند. » عراقیها با تانک از روی اجساد مطهر شهدای هویزه گذشتند، طوری که هیچ اثری از شهدا نماند. بعدها جنازهها به سختی شناسایی شدند. حسین را از قرآنی که در کنارش بود، شناختند. قرآنی با امضای امام خمینی و آیتالله خامنهای.
شباهتهای کربلای هویزه با کربلای حسینی
هنگامی که دشمن بعثی در آذر ماه سال ۱۳۵۹ برای تصرف سوسنگرد با ۶۰۰۰ نیروی جنگی و تانکهای تی ۵۵ و تی ۶۲ اقدام کرد انتظار داشت با تصرف سوسنگرد شهر هویزه به خودی خود سقوط کند حالا عراقیها به ۱۰ کیلومتری هویزه رسیده بودند کارشکنیهایی جهت جدایی بین نیروهای بسیج، سپاه و ارتش در منطقه از سوی بنیصدر صورت گرفته بود در این زمان سیدحسین(محمدحسین) علمالهدی با تماس با آقای خامنهای نقشههای بنیصدر را نقش بر آب نمود و … 16 دی ماه ۱۳۵۹ قرار بود نیروهای بسیجی و سپاهی با پشتیبانی زرهی ارتش جلوی پیشروی و تصرف هویزه را بگیرند که دشمن با آتش تهیه از زمین و هوا باعث عقبنشینی زرهی ایران شد و سبب شد حدود ۱۰۰ نفر از برادران پاسدار، جهادی و تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام از جمله سید حسین علم الهدی مفقود الاثر و شهید شوند و در پی این حادثه شهر هویزه در ۱۸دی ۱۳۵۹ اشغال و پس از آن فرماندهی نیروهای عراقی (خلیل الدوری) دستور داد تعدادی از مردم بی گناه را دست بسته در یک گودال قرار داده و به شهادت برسانند و سپس تمام شهر را با دینامیت و بلدوزر نابود كردند …
مقایسهی هویزه با کربلا
۱) بزرگ حادثهی کربلا؛ حسین بن علی ع(سید)
۱) بزرگ حادثهی هویزه ، حسین علمالهدی(سید)
۲) محاصرهی حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و گرفتار شدن وی و یارانش در صحرای کربلا
۲) محاصرهی شهید علم الهدی و همرزمانش در منطقهی عمومی هویزه
۳) تشنگی حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و یارانش
۳) تشنگی به جهت دو روز محاصرهی سیدمحمد حسین و دوستانش
۴) به شهادت رساندن حسین بن علی علیهالسلام و تمامی ۷۲ تن اصحابش
۴) به شهادت رسیدن سیدحسین علمالهدی با ۱۰۰ نفر از نیروهاش
۵) اسب دواندن با نعل تازه بر پیکر حضرت سیدالشهداء علیهالسلام
۵) رد شدن با تانک بر روی پیکر مطهر شهدای هویزه و نیز برخی مجروحین که بدین سبب شهید شدند که جای شنی تانک بر پیکرهای پاکان نمایان بود
یاد حماسهی شهدای هویزه گرامیباد. یاعلی . منبع: یستشیر
دانشجویان ایرانی که زیر تانک له شدند❗️
🔻در دانشگاه که بود اساتید مارکسیست بهخاطر تسلط علمی «او» بر اندیشه اسلامی، جرات نمی کردند در کلاسهایی که او شرکت می کرد حرفهای انحرافی بزنند و یا اصلا به آن کلاس نمیرفتند!!
🔻وقتی که پیش نویس قانون اساسی در حال بررسی در مجلس خبرگان قانون اساسی بود بود «او» پیگیر گنجانیدن «ولایت فقیه» بود و طرحی را برای آن به مجلس ارسال کرد.
🔻«او» از دانشجویان مرتبط به آیت الله خامنهای در مشهد پیش از انقلاب و فعال عرصه سیاسی قبل و بعد از انقلاب و موضوع تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود.
🔻وقتی به اهواز رفت در اتاق محقرش بسیاری شبها را تا صبح تحقیق و مطالعه می کرد و سخنرانی های پرشور او در رادیو اهواز شنوندگان زیادی داشت.
🔻در دورانی که فرمانده سپاه اهواز بود و بهخاطر خیانت بنی صدر آذوقه و سلاح به نیروهای مدافع مردمی نمیرسید؛ او با همراهی جمعی از دانشجویان و دانش آموزان و مردم به جنگ دشمن می رفت. در هویزه در یک روز توانست با همراهی یارانش هشتصد نفر بعثی را با دست خالی اسیر کند.
🔻اما حسین و حدود ۶۰ نفر از دانشجویان انقلابی و مردم در محاصره لشکرهای مجهز عراقی افتادند و در ۱۶ دی ۱۳۵۹ و در روز اربعین حسینی، پس از مقاومتی جانانه و تا آخرین نفس با گلوله مستقیم دشمن، همگی به شهادت رسیدند و شنی های تانک های عراقی پیکرهای آنها را چنان زیر خود خُرد کردند که اثر قابل شناسایی از آنها نماند.
🔻پس از این واقعه، هویزه سقوط کرد و هجده ماه بعد که آزاد شد پیکر شهید حسین علم الهدی از قرآنی که با امضای امام خمینی و آیت الله خامنهای به همراه داشت شناسایی شد.
🔻ایستادگی او و یارانش امید زیادی در جبهه خودی ایجاد کرد که زمینه عملیات های بعدی از جمله فتح خرمشهر شد.
🔻همچنین مقاومت شهید علم الهدی و یاران مظلومش ترس زیادی در نیروهای بعثی ایجاد کرد، چون صدام فهمیده بود که در فرمولهایش با جریان جدیدی مواجه شده است و باوجود آنکه میتوانست سوسنگرد را هم بگیرد، جرأت نکرد جلو بیاید.
🔻روز ۱۶ دی در تقویم به عنوان روز شهدای دانشجو نامگذاری شده است ولی متأسفانه دستگاههای فرهنگی و رسانهای، دانشگاه ها و تشکل های دانشجویی توجه زیادی به این حادثه مهم و الگوی بزرگ جریان دانشجویی ندارند. نوشته: حمیدرضا ابراهیمی
شهدای معزز عملیات نصر(هویزه)جبهه کرخه نور، هويزه استان خوزستان
* آقارضازاده – محمّدحسين فرزند ظاهر متولد2/2/1337 شهادت منجر به مفقودیت16/10/1359 عملیات نصر (هویزه)جبهه کرخه نور، هويزه استان خوزستان، مزار یادبود گُلزار شهیدآباد + مزار یادبود مسجد جامع شهر هویزه، بسیجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول، شغل آزاد، جاویدالاثر، سن/22 سال/8 ماه/14 روز
* بشمه – مجيد فرزند جوهر متولد 25/9/1326شهادت 17/10/1359 عملیات نصر(هویزه)جبهه کرخه نور، هويزه استان خوزستان، مدفن گُلزار شهیدآباد، استوار یکم جمعی گردان320 توپخانه تیپ2 دزفول لشکر92 زرهی خوزستان نزاجا، ورزشکاررشته هنرهای رزمی تکواندو رده ارتش جمهوری اسلامی نزاجا، هنرمند، مداح و ذاکر اهل البیت(ع)، سن/33 سال/0 ماه/22 روز
* بهاءالدين – محمّد فرزند حسن متولد1/12/1333شهادت منجر به مفقودیت16/10/1359 عملیات نصر(هویزه)جبهه کرخه نور، هويزه استان خوزستان، مزار یادبود گُلزار بهشت علی + مزار یادبود مسجد جامع شهر هویزه، سردار بسیجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول، جانشین فرماندهی، محورجبهه هویزه ، کرخه نور، استان خوزستان، شغل فرهنگی، مربی پرورشی مدارس دزفول، شوهر خواهر شهید سيّدمصطفي حكيم زاده، جاویدالاثر، سن/25 سال/10 ماه/16 روز
* دباغچي – رحمن فرزند ابوالقاسم متولد10/5/1330 شهادت17/10/1359 عملیات نصر(هویزه)جبهه کرخه نور، هويزه استان خوزستان، مدفن گُلزار شهیدآباد، سرباز وظیفه احتیاط منقضی خدمت سال 1356 جمعی تیپ2 دزفول لشکر92 زرهی خوزستان نزاجا، برادر شهید عظيم دباغچي، سن/30 سال/5 ماه/7 روز
* دلجو – محمّد فرزند محمدعلی متولد13/10/1341شهادت منجر به مفقودیت18/10/1359 عملیات نصر (هویزه)جبهه کرخه نور، هويزه استان خوزستان، مزار یادبود گُلزار شهیدآباد + مزار یادبود مسجد جامع شهر هویزه، بسیجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول، دانش آموز، ورزشکار رشته فوتبال رده شهرستان، جاویدالاثر، سن/18 سال/0 ماه/5 روز
* رکاب ساز – علي اكبر فرزند رجبعلي متولد10/8/1340 شهادت منجر به مفقودیت 19/10/1359 عملیات نصر(هویزه)جبهه کرخه نور، هويزه استان خوزستان، مزار یادبود گُلزار شهیدآباد + مزار یادبود مسجد جامع شهر هویزه، بسیجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول، شغل آزاد، ورزشکار رشته والیبال رده شهرستان، جاویدالاثر، سن/19 سال/1 ماه/29 روز
* شمسي زاده قصاب – محمّدرضا فرزند علي متولد30/8/1338 شهادت منجر به مفقودیت16/10/1359 عملیات نصر(هویزه)جبهه کرخه نور، هويزه استان خوزستان، مزار یادبود گُلزار شهیدآباد + مزار یادبود مسجد جامع شهر هویزه، بسیجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول، شغل آزاد، پسرعموی شهید علیرضا شمسي زاده قصاب، جاویدالاثر، سن/21 سال/1 ماه/16 روز
* فروزش- محمود فرزند محمّدعلي متولد 2/6/1337شهادت منجر به مفقودیت16/10/1359 عملیات نصر(هویزه)جبهه کرخه نور، هويزه استان خوزستان،مزار یادبود گُلزار شهیدآباد + مزار یادبود مسجد جامع شهر هویزه، بسیجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول، شغل فرهنگی، مأمور به جهاد سازندگی اهواز، جاویدالاثر، سن/22 سال/4 ماه/14 روز
* كلانتريان – عبدالرحیم فرزند مرتضي متولد 10/5/1339 شهادت18 /10/1359 عملیات نصر(هویزه)جبهه کرخه نور، هويزه استان خوزستان، مدفن گُلزار بهشت علی،گروهبان یکم جمعی گردان207 تانک تیپ2 دزفول لشکر92 زرهی خوزستان نزاجا، سن/20 سال/5 ماه/8 روز
* گُل بهاري – محمّدحسين فرزند حسن متولد 4/3/1341 شهادت منجر به مفقودیت16/10/1359 عملیات نصر(هویزه)جبهه کرخه نور، هويزه استان خوزستان، مزار یادبود گُلزار بهشت علی+ مزار یادبود مسجد جامع شهر هویزه بسیجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول، دانش آموز، ورزشکاررشته فوتبال رده شهرستان، جاویدالاثر، سن/18 سال/6 ماه/22 روز
منبع: کتاب راهنمای شهدای دزفول – منوچهر مهدی پور