بسیجی خوب می شناسمت
تو چون آئینه، محو روی رهبر دل تو در طواف کوی رهبر
به بازوی تو رهبر بوسه می داد بمان ای قدرت بازوی رهبر
و اما در باره بسیج و بسیجیان چه می توان گفت و یا چه می توان نگاشت!
آنجا که حضرت امام خمینی در باره بسیج مردمی می فرمودند:
” بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است، که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان رشادت و شهادت سر داده اند.”
بسیجی تو را خوبتر از خوب می شناسم.
بسیجی، دلاور هست و شجاع، بسیجی زیرک هست و بصیر.
بسیجی، سرچشمه جویباران است و امواج خروشان دریا.
بسیجی، گلهای سرخ دشت است و ستاره شبهای کویر.
بسیجی، هوشیار است و بیدار، بسیجی عمیق است و بلند.
بسیجی، دلی شعله ور دارد و اُفقی گسترده و باز و روشن.
و اما بسیجی را برگ و باران می شناسند و آب و آینه.
بسیجی را شکوه و سبزی جنگلها می شناسند و ریگهای بیابان.
بسیجی را قلل کوههای غرب می شناسند و دشتهای سوزان جنوب.
بسیجی آنست که امام شهیدان در وصفش فرمود:
“بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است، که شکوفه های آن، بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد.”
و بلاخره آن یار سفر کرده(امام خمینی ره)در رابطه با آنان فرمود:
“من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می بوسم و می دانم، که اگر مسئولین نظام اسلامی، از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت.”
* علیرضا زارع:
بسیجی به تمام معنا حضرت علی(ع) است که تمام عمر با برکت خود را برای اسلام گذاشت و جانش را برای احیای دین خدا و دفاع از ارزشهای اسلام داد. بسیجی امام حسین(ع) است که از تمام هستیش برای اسلام مایه گذاشت و بخاطر احیای دین جدش از همه چیزش گذشت و اسارت خانواده اش را دید.
آری بسیجی یعنی اطاعت از خدا و رسول(ص) و ائمه(ع) و به دنبال آن تبعیت از ولایت و جان دادن در راه آرمانهای بلند اسلام ناب محمدی، بسیجی یعنی احیاگر خون شهدا و زنده نگه داشتن یاد و راه شهدا.
والعاقبه للمتقین یاحسین(ع)
* … محمدزاده:
آری، بسیج دایرةالمعارف عشق و معرفت است. کتاب سبز ایمان است و قاموس سرخ عشق.
کتابی که به قلم حکمت امام بسیجیان، خمینی، نگاشته شد و با شور همت و شعور غیرت بسیجیان امام منتشر شد.
ای بسیجی، ای صحراها وامدار گستردگی اندیشه تو! ای نامت عمیق تر از دریا! فرشتگان، با دیدنت به راز آفرینش انسان پی بردند چرا که ایمان را، عشق را، صداقت و صمیمیت را، بخشش و سخاوت را و مدارا و شجاعت را در هیأت یک انسان دیدند.
ای روح متلاطم خروشان، ای پیشانی تو به بلندای افق! ای بر دمیده از مشرق نور، ای که در عصر قساوت تکنیک، در عصر توحّش مدرن، در قرن مجسمه های بی روح، در قرن آدمهای کوکی، ساعتهای دیواری و شمّاطه دار منظم بی روح؛ دست مهربانِ نوازشی و لبخند سرشار از طراوتی. در نگاهت یخ قرن ذوب می شود و در نسیم رفتارت هوای عشق می وزد. ای که در قرن التهاب و هراس و عصیان و خشم و اضطراب، در قرن اتم و ماشین عصر خلأ روحی و از خود بیگانگی و یأس و دل مردگی و التهاب و احساس خفقان روح و در قرن قندیلهای یخ بلندترین حماسه سرای عشقی!
بسیج است ، بسیج است
بسیج مدرسه جهاد و عشق و عشقبازی بوده و هست، موقعی که قسمتهای اول این اشعار خوانده می شد همه یکصدا می گفتند : بسیج است ، بسیج است. منبع: کتاب یزله صفحه 84
دکتر محمدرضا سنگری:
مدرسه ی جهاد و عشق و ایمان = بسیج است ، بسیج است
کلاس ایثار و خلوص و عرفان = بسیج است ، بسیج است
بازوی انقلاب و یار رهبر = بسیج است ، بسیج است
جبهه بدست او شده مظفّر = بسیج است ، بسیج است
سنگرش از دعا شده منوّر = بسیج است ، بسیج است
ز صوت قرآن دهنش معطّر = بسیج است ، بسیج است
منبع : کتاب یزله صفحه 84 – محمدحسین دُرچین ( جهت خرید کتاب خطبه های مقاومت اینجا کلیک کنید )
بسیجی – بسیجی
محمد حسین درچین:(24 تیر ماه 1365)
اگر می خواهی معنی بسیج را بدانی و بدانی بسیجیان که بودند و کیستند و چه اهدافی داشته و دارند کافیست متن زیر را بخوانی و خودت را ببری به دوران جنگ و هشت سال دفاع مقدس و همنوا با بسیجیان بگویی: (بسیجی ، بسیجی).
کیست که یاریگر دین خداست؟ = بسیجی ، بسیجی
فتح مبین کرده و خیبر گشاست = بسیجی ، بسیجی
عاقبت او فاتح کرب و بلاست = بسیجی ، بسیجی
کیست ز خون و مال و جان گذشته؟ = بسیجی ، بسیجی
از روی نعش دشمنان گذشته = بسیجی ، بسیجی
کیست ندارد به دلش واهمه؟ = بسیجی ، بسیجی
به ظلم صدام دهد خاتمه = بسیجی ، بسیجی
کیست کُند باز ره کربلا ؟ = بسیجی ، بسیجی
کیست کُند جان به ره حق فدا ؟ = بسیجی ، بسیجی
کیست که از جای به پا به خیزد؟ = بسیجی ، بسیجی
کیست که با کفر و ستم ستیزد؟ =بسیجی ، بسیجی
کیست به ذکر و شکر، در عبادت = بسیجی ، بسیجی
کیست همیشه عا شق شهادت = بسیجی ، بسیجی
کیست پر از شجاعت و رشادت = بسیجی ، بسیجی
کیست رسد به عزت و سعادت = بسیجی ، بسیجی
کیست درون جبهه می ستیزد = بسیجی ، بسیجی
بعثی از او همیشه می گریزد = بسیجی ، بسیجی
کیست که خون به راه حق بریزد = بسیجی ، بسیجی
کیست که خوانده رهبرش ، رهبرش = بسیجی ، بسیجی
کیست که الله بُوَد یاورش = بسیجی ، بسیجی
کیست لقای حق بُوَد در سرش = بسیجی ، بسیجی
کیست که ریگان شده زو در هراس = بسیجی ، بسیجی
کیست که خونین تن و گلگون لباس = بسیجی ، بسیجی
کیست که کرده است امامش سپاس= بسیجی ، بسیجی
کیست که بر خرمن دشمن چو داس = بسیجی ، بسیجی
کیست به کف کتاب و دستی سلاح = بسیجی ، بسیجی
کیست که می رسد به فتح و فلاح = بسیجی ، بسیجی
کیست که کربلا کند افتتاح = بسیجی ، بسیجی
کیست که خستگی نمی شناسد = بسیجی ، بسیجی
کیست که از مرگ نمی هراسد = بسیجی ، بسیجی
کیست که یاریگر قر آن شود = بسیجی ، بسیجی
جان دهد و فدای جانان کند = بسیجی ، بسیجی
عازم جبهه شاد و خندان شود = بسیجی ، بسیجی
بوسه به بازوی چه کس زد امام = بسیجی ، بسیجی
جهاد با ستمگرانش مرام = بسیجی ، بسیجی
مَلَک دمادم دهد او را سلام = بسیجی ، بسیجی
نیمه شبان گرم عبادت بُوَد = بسیجی ، بسیجی
در سر او شور شهادت بُوَد = بسیجی ، بسیجی
زاهد شب ، شیر شجاع سحر = بسیجی ، بسیجی
بسته به پیکار ستمگر کَمَر = بسیجی ، بسیجی
وسوسه ها در دل او بی اثر = بسیجی ، بسیجی
خوف و هَراسش نَبُوَد از خطر = بسیجی ، بسیجی
منبع : کتاب یزله صفحه 82 – محمدحسین دُرچین ( جهت خرید کتاب خطبه های مقاومت اینجا کلیک کنید )
بدور است ، بدور است
بسیجیان نیروهای خود ساخته ای هستند که از غرور و کبر و سستی بدور می باشند، بسیجی از غفلت و ریا و خودپرستی بدور است و همیشه پیرو خط رهبری است لذا در اعزام نیروها برای ایجاد شور و شوق در مردم و بسیجیان.
قسمت اول این دلگویه ها را می خواندیم و آنان هم با شور و شوق خاصی بلند جواب می دادند .
بسیجی از غرور و کبر وسستی = بدور است ، بدور است
ز غفلت، از ریا و خود پرستی = بدور است ، بدور است
ز نافرمانی، رهبرش خمینی = بدور است ، بدور است
عقب ماندن ز انصار خمینی = بدور است ، بدور است
ز حبّ و میل این دنیای فانی = بدور است ، بدور است
ز غیبت، بدگمانی، بد زبانی = بدور است ، بدور است
ز افشا کردن راز نهانی = بدور است ، بدور است
بسیجی از اسارتهای شیطان = بدور است ، بدور است
فرامُش کردن میثاق و پیمان = بدور است ، بدور است
جدا گردیدن از خطّ شهیدان = بدور است ، بدور است
منبع : کتاب یزله صفحه 51 – محمدحسین دُرچین ( جهت خرید کتاب خطبه های مقاومت اینجا کلیک کنید )