عملیات بیت المقدس
* مرحله اول عملیات بیت المقدس
در ساعت 30 دقیقه بامداد 10 اردیبهشت سال 1361 رمز عملیّات با نام مبارک « یا علیبنابیطالب (ع)» توسط برادر محسن رضایی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سرهنگ صیاد شیرازی، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران از قرارگاه کربلا به نیروهای تحت امر صادر میشود. بدین ترتیب عملیّات بیتالمقدس در منطقه عملیّاتی جنوب و غرب کارون، جنوب غربی اهواز و شمال خرمشهر، با هدف آزادسازی خرمشهر، هویزه، جفیر، ایستگاه حسینیه، جاده اهواز-خرمشهر و در نهایت انهدام و اخراج دشمن از خاک ایران اسلامی و رسیدن به مرزهای بینالمللی آغاز میشود. رزمندگان اسلام که از روزهای قبل با استتار کامل در چند کیلومتری رودخانه کارون موضع گرفته بودند، حرکت خود را برای عبور از کارون آغاز میکنند و به دنبال آن، نیروهای زرهی از روی جادههایی که از قبل توسط واحد مهندسی سپاه، ارتش و جهاد سازندگی احداث شده بود، به حرکت در میآیند تا از پلهای شناور عبور کنند.
نیروهای پیاده با سرعت فراوان و عبور از مواضع مختلف، خود را به سنگرهای دشمن میرسانند و با یک یورش برقآسا به انهدام جنگافزارها و استعدادهای ارتش متجاوز میپردازند. رزمندگان اسلام با تصرف 800 کیلومتر از خاک اشغال شده از شرق به غرب کارون حملهور میشوند و با عبور از میدانهای مین و دیوارههای دفاعی، قسمت عظیمی از نیروهای دشمن را هدف تهاجم خود قرار میدهند. به لحاظ گستردگی منطقه عملیّاتی، ژنرالهای عراق گیج شده و تنها پیامشان این میشود که مقاومت کنید و ایرانیان را عقب برانید. زمانی که نیروهای پیاده ایران مشغول درگیری با دشمن و انهدام آنها هستند، یگانهای زرهی از پلهای شناور بر روی کارون عبور کرده و خود را به غرب کارون میرسانند. نفرات پیاده و شکارچیان تانک با حمایت یگانهای زرهی و با قدرت هرچه تمامتر راه جاده اهواز – خرمشهر را در پیش میگیرند.
پس از نبردهای جانانه در حالی که تعداد زیادی از نیروهای مزدور بعث عراق کشته و زخمی و اسیر شدهاند، رزمندگان اسلام با یک خیز بلند خود را به قسمتهایی از جاده مهم اهواز ـ خرمشهر میرسانند. در اطراف این جاده که استحکامات و امکانات دشمن فراوان است و تیربارها به سمت نیروهای ایرانی آتش میگشایند، با روشن شدن هوا، رزمندگان با مشکل مواجه میشوند. طول خاکریز شرق جاده که منطقه وسیعی را در زیر دید و سلطه دشمن میگذاشت و همچنین مسطح بودن زمین (برخلاف عملیّات فتحالمبین که زمین ناهموار بود) مشکل عملیّات را دو چندان میکند. به دلیل مشکلات یاد شده کارایی نیروهای پیاده کم میشود و دور شدن تانکها از نیروهای پیاده، این کُندی را افزایش میدهد. دشمن هم با آگاهی به این امر با تمام تلاش میخواهد جاده را حفظ کند و به آن تصور، با تمام قوا، آتش انواع سلاح خود را به روی نیروهای پیاده و زرهی میگشاید. از سوی دیگر با روشن شدن هوا، نیروی هوایی دشمن نیز وارد عمل میشود و با بمبارانهای پیاپی، منطقه را در پوششی از آتش و دود فرو میبرد.
در زیر این بمبارانها، تانکهای عراق حرکت خود را به سوی نیروهای ایرانی آغاز میکنند. نبرد شدید میان شکارچیان تانک و ادوات زرهی عراق درمیگیرد و خساراتی به طرفین وارد میشود که با سماجت رزمندگان، قسمتهای دیگری از جاده اهواز – خرمشهر آزاد و نیروی زرهی عراق عقبنشینی میکنند. رزمندگان اسلام چند قسمت از دژهای دفاعی شرق جاده را به تصرف درمیآورند و از آنجا به تثبیت مواضع میپردازند.
عراق با وارد کردن نیروهای زرهی جدید، بار دیگر اقدام به پاتک میکند. نبرد مجدداً اوج میگیرد. تانکهای دشمن و دوشیکاها با شلیک بیامان مواضع نیروهای اسلام را به شدت میکوبند. بمبارانهای وحشتناک جنگندههای عراق و اصابت پیدرپی راکتها و بمبهای مهیب منطقه را به لرزه درآورده و صدای شلیک توپخانه و خمپاره انداز یک دم قطع نمیشود. تانکهای عراق به خیال انهدام نفرت و تجهیزات ایران، هجوم خود را به مواضع نیروهای ایران گسترش میدهند. پس از رسیدن به تیررس رزمندگان ناگهان آر پی جی زن ها قیام کرده و با شلیک دقیق تانکها را به آتش میکشند و دود ناشی از سوختن تانکهای دشمن منطقه درگیری را فرا میگیرد.
پس از انهدام چند تانک، بقیه راه فرار را در پیش گرفته که چند تانک دیگر هم از پشت هدف قرار میگیرند. نیروهای پیاده که مدتی زمینگیر شده بودند، با ایجاد موقعیت به سمت نیروهای عراق یورش میبرند و برای دومین بار مقر لشکر 10 زرهی عراق را مورد تهاجم قرار میدهند. این لشکر پس از دریافت ضربات سخت، دوباره راه فرار را در پیش میگیرد و در منطقه کرخه نور، رزمندگان اسلام با وجود استحکامات سنگین، موفق میشوند دژ دفاعی آنها را شکسته و خود را به خاکریزهای دشمن برسانند. در تکمیل آن، هوانیروز و نیروی هوایی نیز با تمامی قوا به یاری رزمندگان نیروی زمینی شتافته و آتش دشمن را با شلیک بیامان راکت و بمب و موشک پاسخ میدهند.
در این میان هوانیروز علاوه بر شرکت در عملیات تهاجمی، بخش عظیمی از کمکرسانی و نقل و انتقالات را بر عهده میگیرد. رزمندگان اسلام که با عنایات خداوند پیش میرفتند، توانستند بر قسمتهایی از جاده مسلط شده و در همان مناطق به تثبیت موضع بپردازند؛ اما در منطقه کرخه نور، رزمندگان اسلام به خاطر تأمین نبودن اطراف خود، ناچار به تغییر مواضع پرداخته و منتظر آغاز مرحله بعد میشوند. با آغاز عملیات بیتالمقدس، رادیو بغداد طبق معمول دم از پیروزی زده و مدعی میشود که منطقه عملیاتی انباشته از اجساد و مملو از جنگافزارهای ایرانیان است. سربازان شجاع عراق کاملاً بر اوضاع مسلط و آمادهاند تا شکستی دیگر چون غرب دزفول و شوش را بر ایرانیان وارد سازند.
این در حالی است که تعداد زیادی از بعثیان کشته، زخمی و اسیر شدند و تعداد زیادی از ادوات زرهی آنان نیز منهدم و به غنیمت درآمده است و رزمندگان اسلام با نصب پل از شرق به غرب کارون انتقال یافته و در اطراف جاده خرمشهر در حال تثبیت موضع هستند و آماده میشوند که به طور کامل جاده را آزاد و به اهداف بعدی نایل آیند.
* مرحله دوم عملیات بیت المقدس
دومین مرحله از عملیات بیتالمقدس در تاریخ 16 اردیبهشت 1361 با رمز مبارک « یا علیابیطالب (ع) » در حالی که منورهای دشمن آسمان منطقه را چون روز روشن کرده است، آغاز میشود. رزمندگان محور فتح از جنوب و محور نصر از شمال منطقه، با هجومی گسترده خود را به مواضع دشمن رسانده، در محور جنوبی قسمتهایی از جاده که توسط پاتک دشمن از چنگ رزمندگان خارج شده بود، دوباره تصرف کرده و موفق میشوند این بار کلیه خطوط را در دست بگیرند، که در نتیجه جدالی بسیار شدید در میگیرد. دشمن میداند که اگر جاده خرمشهر – اهواز از چنگش خارج شود، شکستش حتمی است و از این جهات تمام توان خود را برای حفظ قسمتهای باقیمانده میگذارد.
با همکاری نیروی هوایی و هوانیروز، منطقه سه راه حسینه و قسمتی از جُفیر انباشته از تانکهای سوخته میشود و تعدادی نیز به غنیمت در میآید. همچنین پادگان حمید که در مرحله اول در یک قدمی آزادی قرار گرفته بود، با فرار بعثیان به طور کامل به تصرف رزمندگان اسلام در میآیند. رزمندگان اسلام با درهم کوبیدن قوای عراقی، لحظه به لحظه به تصرفات خود میافزایند و دژهای به ظاهر تسخیر ناپذیر دشمن را یکی پس از دیگری با ندای تکبیر و هجوم بیامان تسخیر میکنند.
نیروهای عمل کننده در شمال خرمشهر، پس از نبردی سنگین خود را به خطوط مرزی میرسانند و از آنجا که خط دفاعی محکمی در خطوط مرزی وجود ندارد، رزمندگان به ناچار وارد خاک عراق شده و در پشت سیل بند که در یک کیلومتری خاک دشمن قرار دارد، موضع میگیرند. نیروهای زرهی ایران نیز مجدداً وارد عمل شده و اقدام به تثبیت مواضع جدید میکنند؛ اما ناگهان دشمن بعثی با بهکارگیری نیروهای جدید، اقدام به پاتکی بسیار سنگین کرده و رخنهای در خط دفاعی ایران ایجاد میکند. با افزایش فشار، رخنه هر لحظه بزرگتر شده و در این میان تعداد زیادی از نیروهای ایران در یک قدمی اسارت یا شهادت قرار میگیرند.
عراق تلاش میکند هر لحظه فشار خود را بیشتر کند و قسمتهای دیگری از دژهای دفاعی را به تصرف درآورده که تمامی این فشارها با مقاومت سرسختانه رزمندگان اسلام دفع میشود و با تاریک شدن هوا، رخنه ایجاد شده ترمیم و دشمن به عقب رانده میشود. رادیو بغداد با پخش مارش نظامی دم از پیروزی زده و چنان وانمود میکند که ایرانیان شکست خورده و از منطقه عملیاتی عقبنشینی کردهاند و در اثبات سخن خود شهر هویزه و خرمشهر را به رخ میکشد.
همزمان با پیشروی در جنوب، از محور فکّه خبر میرسد که نیروهای ایران برای آزادسازی نیروهای خود و انهدام نیروهای دشمن اقدام به حملهای سخت نموده و تپه 182 را به تصرف در آوردهاند و بیش از 800 نفر از نیروهای عراق را به اسارت گرفتهاند. پیروزی فکّه روحیه دشمن را خرد میکند و کمک بزرگی برای عملیات بیتالمقدس و ادامه آن میشود. البته این عملیات پیروزمند تحتالشعاع عملیات بیتالمقدس قرار میگیرد و در نظرها آن طور که باید، جلوه نمیکند.
* هویزه آزاد میشود
با عبور بینظیر رزمندگان از محور کرخه و رسیدن به نزدیک مرزهای بینالمللی از شمال منطقه درگیری و جهش بلند آنها از جاده اهواز – خرمشهر و استقرار در 17 کیلومتری نوار مرزی، شهر هویزه به محاصره رزمندگان اسلام در میآید. ارتش عراق برای درهم شکستن محاصره با تمام توان، به خصوص بمباران شدید و پاتکهای سنگین، سعی در عقب راندن رزمندگان اسلام کرده و فشار و حجم آتش سنگین خود را زیادتر میکند تا نیروهای اسلام را عقب راند، اما به کمترین توفیقی دست نمییابد.
رزمندگان اسلام بیمحابا به دفاع و حمله در برابر دشمن میپردازند و برای آزادی خرمشهر و هویزه، تمام فشارها و مشکلات دشمن را تحمل و به پیش میتازند. زمانی که حلقه محاصره هویزه هر لحظه تنگتر میشود، نیروهای عراقی که خود را در مهلکهای دشوار میبینند، اقدام به فرار و عقبنشینی میکنند. نیروهایی که آمده بودند تا بمانند، به ناچار قسمت وسیعی از مراکز و تأسیسات اشغالی را رها کرده و برای نجات جان خود تا مرزهای بینالمللی میگریزند.
نیروهای پیروز، وارد شهر هویزه میشوند، اما جز ویرانی و تلهای آجر و خاک نمیبینند. دشمن هنگام عقبنشینی از شهر، تمام شهر را با مواد منفجره و بولدوزر به ویرانه بدل میکند. صدام با ادعای نجات مردم عربزبان خوزستان، وارد خاک ایران شده بود، که هنگام خروج، خانه و کاشانه مردم عرب زبان خوزستان را در مناطق اشغالی نابود میکند، که هویزه نمونهای بارز از وحشیگریهای رژیم بعثی است. ارتش آزادیبخش اسلام، دشمن رو به هزیمت گذاشته را تعقیب میکند. با انتشار خبر فتح هویزه، صدام همچون دفعات قبل، فرار از هویزه را هم جزو پیروزیهای درخشان خود به حساب میآورد و سرانجام اعلام میکند که ارتش عراق برای محاصره ایرانیها، اقدام به عقبنشینی تاکتیکی از هویزه کرده است.
در مرحله دوم عملیات، گروه دیگری از نیروهای عراقی کشته و زخمی و تعدادی هم به اسارت در میآیند. همچنین غنایم زیادی از دشمن به دست رزمندگان میافتد. در این مرحله از عملیات پادگان حمید، جاده اهواز – خرمشهر، ایستگاه حسینیه و جفیر و هویزه آزاده شده و دشمن با تحمل تلفات و خسارات سنگین مجبور به عقبنشینی میشود.
* مرحله سوم عملیات بیت المقدس
صدام، از ترس ادامه عملیّات و برای جلوگیری از آن، تمام نیروهایش را عقب میکشد و با تمرکز دادن آنان در محور شلمچه ـ خرمشهر و با احداث مواضع جدید و میدانهای آتش گسترده و آرایش گردانهای جدید تانک، خود را آماده نبردی بزرگ مینماید. در تاریخ 19 و 20 اردیبهشت سال 1360 ایران در این محور دست به حمله میزند، ولی در هر دو مورد به علت مقاومت شدید دشمن به خصوص در محور شلمچه، کار عملیّات ناموفق میماند. به رغم عدم موفقیت، بیش از 100 افسر و درجهدار و 215 سرباز عراقی به اسارت در میآیند.
در ادامه مرحله سوم، کار پیشروی به طرف خرمشهر مسدود و نیروهای زرهی دشمن با اجرای پاتکهای موفقیتآمیز که با آتش شدید توپخانه و حمله گسترده هوایی همراه است، رزمندگان اسلام را از ادامه پیشروی باز میدارد. نیروهای ایران که توانسته بودند با پیشروی برقآسا از جنوب بستان تا شمال خرمشهر را آزاد کرده و به کنترل درآورند، ناگهان در محور جدید با مقابله شدید مواجه میشوند و با شرایط پیش آمده به نظر میرسد که کار فتح خرمشهر به تعویق میافتد.
صدام این موفقیت نسبی را بزرگ میکند و خبرنگاران را به خرمشهر فرا میخواند. خبرنگاران غربی با ورود به شهر گویا خود را در استان لنینگراد روسیه میبینند. صدام برای نشان دادن آثار شکست عملیّات بیتالمقدس، خرمشهر را به رخ کشیده و با پخش تصاویر تعدادی از شهدا که در محور شلمچه – خرمشهر در مرحله سوم به شهادت رسیدهاند، خود را پیروز میخواند. به تمام دنیا گفته میشود که خرمشهر فتح نشدنی و نفوذناپذیر است و برای سربازان و فرماندهان عراق به خاطر دفاع خوب پیام تبریک فرستاده میشود. تبلیغات عراق زمانی بالا میگیرد که در یکی از پاتکهایش موفق میشود پاسگاههای شهابی را از ایران پس گرفته و تعدادی را در این منطقه به اسارت بگیرد.
ادامه مرحله سوم و یورش نهایی برای فتح خرمشهر:
در حالی که همگان میپندارند ایرانیان فتح خرمشهر را به بعد موکول کرده و برای اثبات ادعاهای خود توقف عملیات را در محور شلمچه ـ خرمشهر گوشزد میکنند، فرماندهان و مسئولان جمهوری اسلامی با نهایت جدیت به تدارک حمله میپردازند. با درخواست فرماندهان نظامی ایران، امت سلحشور و رزمندگان غیرتمند، به سرعت خود را به مناطق جنگی میرسانند و در صف داوطلبان آزادی خرمشهر قرار میگیرند.
نقاط ضعف و صدمه دیده ایران ترمیم میشود و لشکرهای اسلام آماده میشوند که این بار با هجوم نهایی دژ نفوذناپذیر خرمشهر را فرو ریزند. محورها و راههای مختلف شناسایی میشود و نیروها با آمادگی و سازماندهی بهتر تلاش میکنند تا خرمشهر را از چنگال دشمن خارج کنند. در جبهه مقابل نیروهای عراق، برای درهم ریختن سازماندهی ایرانیان، همچنان به انجام پاتک و گلوله باران مواضع ایران میپردازند و با حملات هوایی گسترده تلاش میکنند تا حریف را از هجوم به خرمشهر منصرف نمایند. قسمت اعظم لشکرهای عراق در منطقه جنوب در محور جدید جمع شده و خود را آماده نبردی عظیم مینمایند. فرماندهان بعث با پیش کشیدن توقف ایرانیان و دفاع سنگین عراق به سربازان خود اینطور القاء میکنند که ایرانیان هرگز نخواهند توانست در جولانگاه آنان قدم گذارند. تعداد 000/36 نفر نیروی دشمن آمادهی دفاع از خرمشهر میشوند تا به پشتیبانی از نیروها در خط خود برخاسته و حتی خود را آماده جنگ خیابانی میکنند.
سومین مرحله عملیات در شب جمعه، 30 اردیبهشت ماه 1361 همزمان با مبعث پیامبر اکرم (ص) آغاز میشود؛ اما در این شب، دشمن بعثی با داشتن تجربه از حملات گذشته در آمادگی کامل به سر میبرد، تا برای برهم زدن نقشه نیروهای اسلام اقدام به هجومی گسترده کند. قوای اسلام با توانی مضاعف و همتی وافر، آمادهاند تا با تمامی قوا در مقابل متجاوزین بعثی قرار گیرند. ناگهان گرد و غبار و طوفانی عظیم منطقه درگیری را فرا میگیرد و نیروهای دشمن که از سنگر خارج شده بودند، در میان طوفان مهیب، یگانهای یکدیگر را گم کرده و در آن گیر و دار و اوضاع وانفسا، به روی هم آتش میگشایند. نقشه دشمن پس از تحمل ضربات سنگین، نقش بر آب میشود و سرانجام به مواضع خود باز میگردند.
با پاتک دشمن، حمله رزمندگان به تأخیر میافتد و حمله نهایی به یک روز بعد موکول میشود. با هوشیاری و کاردانی فرماندهان، بلافاصله کار بازسازی و آرایش جنگی انجام میگیرد و تعداد دیگری از بسیجیان جان برکف از طریق جاده اهواز – خرمشهر و … به خط فرا خوانده میشوند. قوای اسلامی در قالب چهار لشکر نصر، فتح، قدس و فجر سازماندهی و آماده میشوند تا با یورش بیامان به مواضع دشمن، خرمشهر را از چنگ دشمن آزاد سازند. با تاریک شدن هوا حرکت نیروها به سوی خاکریزهای دشمن آغاز و با قرار گرفتن در جاهای از قبل تعیین شده، آماده فرمان حمله میشوند.
در ساعت 5/9 شب جمعه، دشمن به حضور نیروهای ایران در اطراف خود پی میبرد و شروع به گلولهباران منطقه میکند. سرانجام مرحله سوم عملیات بیتالمقدس با رمز مبارک « یا محمدبن عبدالله (ص)» در ساعت 12:30 دقیقه روز شنبه اول خرداد ماه 1361 با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز میشود. چهار لشکر خطشکن ایران در حالی که لشکر نصر مشغول درگیری با دشمن است، هجمه خود را با مواضع دشمن شروع میکنند. به دلیل حضور گسترده مردم و بهکارگیری تاکتیکهای ابتکاری، عملیات با موفقیت پیش میرود. ضربات شکنندهی رزمندگان اسلام توان قوای دشمن را تحلیل میبرد و این بار دشمن در مییابد که تاب مقابله با قوای ایران را ندارد.
در نخستین ساعات عملیات، خاکریزهای اول و دوم نیروهای عراقی در منطقه پل نو و شلمچه، توسط لشکر نصر سقوط و لشکر فجر از نهر عرایض عبور میکند. با عبور رزمندگان اسلام از موانع ایذایی قسمتهای دیگری از مواضع دشمن مورد هجوم قرار میگیرد و نیروهای عراقی در حالت سردرگمی و فرار، قرار میگیرند. توپخانهها و خمپارهاندازهای دشمن تلاش میکنند با آتش گسترده خود تکاورهای شجاع ایران را زمینگیر و وادار به توقف کنند.
در ساعت 3 نیمهشب به تمامی نیروهای عراقی دستور داده میشود که از مواضع خود عقبنشینی کنند و در پشت شلمچه و خرمشهر استقرار یابند. نزدیک صبح، لشکر فجر از پل نو به جاده آسفالته میرسد و شروع به شکار تانکهای در حال فرار دشمن (به طرف بصره) میکند. با هجوم گسترده آر پی جی زن ها، تعداد زیادی از ادوات زرهی دشمن منهدم میشود و تعدادی نیز به غنیمت درمیآید. همچنین تعداد بیشماری از نیروهای بعثی، کشته، زخمی یا اسیر میشوند و بقیه همچنان راه فرار را در پیش میگیرند. در ساعت 5 صبح، پل استراتژیک نو به تصرف رزمندگان اسلام درمیآید و یکی از اهداف مهم و حساس عملیات محقق میشود.
قوای ایرانی برای محاصره دشمن راه اروند رود را در پیش گرفته تا از عکسالعمل مناسب دشمن کم کنند و نیز بر پلهای تدارکاتی آنها تسلط یابند. نیروی هوایی عراق با بمبارانهای شدید هوایی تلاش میکند تا از توان رزمی قوای اسلام بکاهد و سدی نفوذ ناپذیر در مقابل خرمشهر به وجود آورد. حضور جنگندههای عراق هم نمیتواند روحیه نیروهای خود را تقویت و از فرار آنها جلوگیری کند. تا ساعت 9 صبح قسمت اعظم اسلام به کنارههای اروندرود میرسند و بدین ترتیب محاصره خرمشهر کامل میشود. با فشار گاز انبری نیروهای ایرانی، ارتش بعثی به سرعت به طرف پل تدارکاتی اروندرود میگریزد. نیروهای مستقر در شهر نیز با احساس خطر، راه گریز میجویند. تا آن لحظه حدود 5000 نفر اسیر شدهاند و تعداد زیادی تانک و نفربر منهدم شده و یا به غنیمت درمیآید.
با اجتماع نیروهای فراری بعثی در اطراف پل بزرگ اروندرود، از سوی فرماندهان عراقی به آنها دستور داده میشود که برای شکستن حلقه محاصره خرمشهر هر طور شده باید اقدام کنند. نبردی سنگین آغاز میشود و طرفین با تمام قوا یکدیگر را زیر آتش میگیرند. برتری آتش پرحجم رزمندگان اسلام، نیروهای عراقی را در آستانه اضمحلال کامل قرار میدهد. در حدود ساعت 10/5 صبح، موج اول از مرحله سوم پایان مییابد و رزمندگان اسلام به تثبیت مواضع و تجدید قوا میپردازند.
روز یکشنبه نیز با تبادل آتش عملیات ایذایی به پایان میرسد تا اینکه در نیمههای شب، نیروهای بعث از منطقه شلمچه و بصره دست به نقل و انتقالات گسترده میزنند. در ساعت 2 بامداد آتشبارهای عراق اقدام به گلولهباران سنگین منطقه میکنند تا نیروهای زرهی خود را در تهاجم حمایت کنند. بدین ترتیب دشمن موفق میشود تا عمق پنج کیلومتری پیشروی کند.
به دستور صدام این نیروها مأموریت مییابند که حلقه محاصره خرمشهر را به هر قیمت که شده، بشکنند و خرمشهر را از خطر سقوط به دست قوای اسلام نجات دهند. در شب فتح خرمشهر، باران شروع به باریدن میکند و با روشن شدن هوا نبرد به اوج خود میرسد و قوای عراقی تلاش میکنند که نیروهای ایران را منهدم کرده یا به عقب بزنند. فشار سنگینی متوجه نیروهای ایران میشود اما آنقدر مقاومت میکنند تا اینکه نیروهای پاتک کننده عراق را در محاصره قرار میدهند و با ادامه فشار و در حالت ناباوری فرماندهان بعث، سه تیپ از ارتش عراق به طور کامل منهدم میشود.
با مشاهده اوضاع، پس ماندهی نیروهای عراقی راه فرار را در پیش میگیرند و در ساعت 10 صبح، فرار دشمن سرعت بیشتری به خود گرفته و آرایش جنگی آنان شدیداً به هم میخورد. این نیروها که از مرحله سوم عملیات با تهاجمات پی در پی رزمندگان اسلام، از نظر موقعیت و آرایش دفاعی با دادن 25 کیلومتر پهلو، مقدمه نابودی خود را فراهم کرده بودند، مصرانه از صدام تقاضای عقبنشینی میکنند؛ ولی صدام همچنان با دستور مؤکد بر مقاومت آنها برای خرمشهر اصرار میورزد.
در آستانه ورود قوای ایران به خرمشهر، بخش فارسی رادیو بغداد مکرّر اعلام میکند: « دفاع از خرمشهر به معنی دفاع از بصره است. آبروی امت عرب در گرو دفاع از خرمشهر است.» رادیو بغداد تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا با تبلیغات و برانگیختن احساسات سربازان وحشتزده خود، آنها را وادار به مقاومت کند. رادیو بغداد که ماهیت آن بر همگان آشکار است، با آزادسازی هویزه (که ضربه محکمی به رژیم بعث عراق بود) به انتشار اخبار کذب پرداخته وانمود میکند که رژیم بعث پیروزیهای درخشانی را کسب کرده است، و از قول فرماندهی لشکرهای بدون سرباز و بینام و نشان اعلام میکند که سربازان عراق با حملات کوبنده موفق شدهاند تلفاتی سنگین به قوای ایران وارد و بقیه را وادار به فرار کنند.
این رادیو در ادامه تبلیغات خود با التماس از بعثیان میخواهد که مانع ورود ایرانیان به خرمشهر شوند. رسوایی این رادیو به جایی میرسد که به نیروهای محاصره شده و وحشتزده خود طرز مبارزه و انهدام نیروهای ایرانی را یاد داده و از آنان میخواهد با شناسایی دقیق از مواضع ایرانیان و بستن راههای نفوذ و یورش بیامان، درس تلخی به بسیجیان و دیگر نیروهای رزمنده ایرانی بیاموزند و جهنمی فراموش نشدنی برایشان پدید آورند. رزمندگان اسلام از جمله لشکر امام حسین (ع) پلهای تدارکاتی روی اروندرود را تصرف و یا منهدم میکنند و با این عملیات درخشان، حلقه محاصره تکمیل میشود.
سرهنگ زیدان، فرمانده نیروهای خرمشهر با گرفتن خط عمل از فرماندهان ردههای بالای لشکر 11 و انتقال آن به نیروهای تحت فرماندهی خود، تلاش میکند تا این امید را در دل صدام ایجاد کند که خرمشهر با تدابیر او برای همیشه در دست آنها خواهد ماند. در گرماگرم جنگ، لشکر نصر سپاه پاسداران به تعقیب پس مانده دشمن میپردازد. سپاه اسلام با وارد کردن تعداد 9 دستگاه موشکانداز کاتیوشا به منطقه، جواب آتش بیرمق عراق را با موشکباران شدید پاسخ میدهد.
مناطق محاصره شدهی دشمن با آتش شدید بیامان کاتیوشا درهم کوبیده میشود و به علت گستردگی و برنامهریزی صحیح، ضربهای سنگین نصیب دشمن میشود. تیربارچیهای پشت میدانهای مین که به خیال خام خود انتظار میرود ایرانیان را میکشیدند تا با انفجار تلههای انفجاری و شلیک مسلسل، سربازان ایرانی را قتلعام کنند، با شنیدن محاصره، به وحشت افتاده و برایشان مسلم میشود که ایرانیان هیچگاه مستقیماً از شمال خرمشهر دست به حمله نمیزنند و با وجود آن همه استحکامات، هرگز نخواهند توانست مانع آزادی خرمشهر شوند.
نزدیک ظهر، پادگان دژ خرمشهر در محاصره قرار گرفته و نیروهای دشمن با اتکا به نیروهای زرهی اقدام به شکستن حلقه محاصره میکنند و در زیر آتش خمپارهانداز و توپخانه و تانکها به مصاف بسیجیان اسلام میروند؛ ولی رزمندگان اسلام به مقابلهای پرتوان با دشمن پرداخته و شکست سختی را به آنها وارد میکنند که در پی این نبرد، تعدادی تانک و نفربر به آتش کشیده میشود و نیروهای زیادی نیز کشته و مجروح میشوند. همچنین تعدادی سلاح و مهمات نیز به دست رزمندگان میافتد.
نیروی هوایی عراق با تعداد بیشماری جنگنده اهدایی غرب، اقدام به حمله میکند و با حملات پیاپی در حمایت از نیروهای زمینی تلاش میکند تا نیروهای ایران را در مدخل خرمشهر زمین گیر کند. هوانیروز ایران قسمت اعظم نقل و انتقالات را انجام میدهد و در دفع پاتکهای دشمن نهایت تلاش خود را به نمایش میگذارد. تعداد زیادی از تانکهای دشمن قبل از اینکه در تیررس آر پی جی زن ها قرار گیرند، هدف موشکهای کبری قرار گرفته و به آتش کشیده میشوند.
نیروی هوایی ایران نیز وارد عمل شده و با بمبارانهای مکرر عقبه و پشتیبانی دشمن را در حالی که تعداد زیادی هواپیمای شکاری در آسمان منطقه حضور دارند، مورد حمله قرار داده و خسارات سنگینی به دشمن وارد میسازند. تعدادی از هواپیماهای عراق در آسمان منطقه عملیاتی توسط هواپیماهای شکاری و ضدهوایی ایران هدف قرار گرفته و در میان تکبیر همگان سقوط میکنند.
با پیکار و ایثارگریهای نیروی زمینی و هوایی ایران لحظه به لحظه حلقهی محاصره تنگتر و خرمشهر در یک قدمی آزادی قرار میگیرد. به هنگام ظهر، اولین درگیری برای ورود به شهر انجام میشود. در این میان تعدادی از بعثیان سرسختانه مقاومت میکنند و از دیگران هم میخواهند که به دفاع از شهر بپردازند؛ اما این مقاومتها در برابر حملات و فشار سنگین نیروهای اسلام ناچیز جلوه میکند و نبض خرمشهر بیصبرانه در انتظار قدوم رزمندگان با آهنگی موزون میتپد.
* خرمشهر آزاد میشود
رادیو ایران با پخش پیروزیهای نبرد همه را به وجد میآورد. کاسه صبر مردم لبریز میشود و همه منتظرند تا مقاومترین شهر را در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران ببینند. تمامی خبرها حاکی از آن است که رزمندگان اسلام در مبادی ورودی شهر مشغول انهدام نیروها و تجهیزات دشمن متجاوز هستند.
حلقه محاصره لحظه به لحظه تنگتر میشود و نیروهای دشمن، دیوانهوار از انجام دستورات فرماندهی سر باز زده و راه گریز از طریق اروندرود و دیگر نقاط را در پیش میگیرند. مقاومت دشمن رفته رفته ضعیفتر میشود. سرهنگ زیدان در حال گریز روی مین میرود و کشته میشود. این امر به نابودی و تسلیم دشمن کمک زیادی میکند. با اقدام سریع رزمندگان، آخرین راههای فرار دشمن بسته شده و امید بعثیان به یأس مبدل میشود.
در ساعت یک بعد از ظهر، رزمندگان اسلامی از طریق جاده اهواز – خرمشهر و راهآهن و گمرک، قدم در مواضع به ظاهر نفوذناپذیر بعثیان میگذارند و تعداد دیگری از سربازان فریب خورده را کشته و در حدود 6000 نفر دیگر را به اسارت درمیآورند. با درهم شکستن آخرین مقاومتها نومیدی کامل بر اردوی دشمن چیره میشود و اساس فرماندهی بعث از هم میپاشد. رادیو بغداد با سماجت به پخش اخبار کذب و ایجاد انگیزه در نیروهای عراقی میپردازد و آخرین توان تبلیغاتی خود را به کار میگیرد تا شاید مؤثر افتد.
در حالی که خرمشهر در یک قدمی آزادی قرار دارد، این رادیو خبر میدهد که در اطراف محمره (خرمشهر) با حمله سربازان غیور عرب، تعداد زیادی از پاسداران خمینی را کشته و زخمی یا اسیر کردهاند و بقیه با جا گذاشتن ادوات زرهی و جنگی خود، راه فرار را در پیش گرفتهاند. در ادامه خبرهای خود مدعی میشود که آخرین تلاش سربازان خمینی برای تصرف خرمشهر عقیم مانده و منطقه مملو از اجساد ایرانیان است.
از ابتکارات جالب رزمندگان در آستانه تصرف خرمشهر این است که با گذاشتن بلندگو از روز قبل و پخش خبرهای شکست دشمن و محاصره شهر، روحیه دشمن را تضعیف میکنند و سپس با دعوت آنها به تسلیم، گروه گروه از آنها خود را تسلیم رزمندگان میکنند. با این جنگ روانی که رزمندگان به راه میاندازند، دیگر انگیزه مقاومت از دشمن سلب شده و لحظه به لحظه به تعداد تسلیم شدگان افزوده میشود. سرانجام پس از چند روز نبرد سخت، روز سوم خرداد در ساعت 13:50 خرمشهر به دست توانمند رزمندگان اسلام آزاد میشود و خونینشهر بار دیگر به خرمشهر تبدیل میشود. رزمندگان اسلام پس از پاکسازی شهر به تعقیب دشمن میپردازند و آنها را تا محور شلمچه بصره وادار به فرار میکنند. در این تعقیب و گریز نیز تعداد دیگری از تانکهای دشمن هدف قرار گرفته و به آتش کشیده میشوند.
پس از رسیدن به اهداف از قبل تعیین شده، نیروهای ظفرمند ایران به تثبیت مواضع میپردازند و برای حفظ موقعیت خرمشهر و زیر آتش گرفتن دشمن، تعداد قابل توجهی آتشبارهای سنگین به کنار اروندرود آورده میشود. 12000 نفر دیگر از نیروهای عراقی در شهر به اسارت رزمندگان اسلام درمیآیند و پس از 575 روز خرمشهر از دست دشمن آزاد میشود. رادیو بغداد در کمال فضاحت و در حالی که شهر در دست قدرتمندان ایران است، مدعی تسلط سربازان عراق بر خرمشهر میشود. سرانجام در ساعت 4:30 بعد از ظهر روز سوم خرداد رادیوی جمهوری اسلامی ایران این خبر را اعلام میکند: “شنوندگان عزیز، توجه فرمایید… خرمشهر، شهر خون آزاد شد… الله اکبر، الله اکبر”
عملیات بیتالمقدس که در تاریخ 10 اردیبهشت 1361 آغاز شده بود، پس از 25 روز نبرد فراموش نشدنی و با پاکسازی دشمن از قسمت اعظم خاک جنوب و در نهایت با فتح خرمشهر به پایان رسید.