زندگینامه اجمالی علما و روحانیون خطیب و واعظ دزفولی
در سایت چمدان آبی(دانشنامه دزفول)
سایت چمدان آبی: شهر من دزفول عالم پرور در طول زمانی که بر آن گذشته است توانسته است علما و روحانیون خطیب، و واعظان و سخنوران نامی را به جهان تشیع تحویل داده که هر کدام گنجینه ای از علم و دانش و معرفت الهی بوده اند. در این پُست از سایت چمدان آبی به زندگینامه ای مختصر و اجمالی از آن ستارگان آسمان دیانت خواهیم پرداخت.
حاج شیخ علی محمّد ابن العلم
حاج شیخ محمّد جواد تدین نژاد
حاج ملا نصرالله تراب دزفولی
حاج ملا مرتضی ترابی زاده(متخلص به تراب)
حاج شیخ محمّد جواد حاجی شیخ
آخوند ملاحسین خلیفه معروف به(رئیس الذاکرین)
حاج سیدمحمدرضا شفیعی دزفولی
حاج مولا محمّدرشید ضیائی دزفولی
حاج سیّدحسین فارغ دزفولی
حاج سیّدمصطفی فارغ دزفولی
آقا سیّدعبدالمهدی قاضی(داعی)
آقا سیّدفاخر قاضی
حاج شیخ عباس مخبر دزفولی
حاج ملا عباس مثنوی معروف به(سلطان الذاکرین)
*********************************************************
حاج شیخ علی محمّد ابن العلم
شیخ علی محمد ابن العلم فرزند حاج ملا حسین، از خطبای کم نظیر و از اساتید حوزۀ علمیۀ اهواز. ایشان در سال 1298 هجری شمسی در دزفول زاده شد. پدرش تاجری اهل ادب بود که به شیوائی شعر می سرود. چون در همسایگی بیت آیت الله معزی منزل داشتند و بین این دو خانواده انس و الفتی بود، ایشان قرآن و مقدمات علوم را در محضر اساتید مدرسۀ آیت الله معزی از جمله آیت الله قاضی آموخت و سپس به سفارش پدر رهسپار قم گردید و در مدرسۀ فیضیه حجره گرفتهِ تحصیلات عالیه را شروع نمود. ایشان در این شهر مقدس بیشتر از محضرآیت الله نجفی مرعشی بهره برد و از شاگردان و از اصحاب خاصّ و مورد عنایت آقا بود و به پیشنهاد آقا ملقب به ابن العلم گردید. مرحوم ابن العلم بنا به خواست آیت الله حدود بیست و پنج سال از زندگی نامۀ ایشان را نوشته است و در جمع آوری و پیدا کردن کتابهای خطی و نفیس برای کتابخانۀ آیت الله نجفی مرعشی فعالیت های چشمگیری داشت. مرحوم ابن العلم همچنین با آقا بزرگ تهرانی مؤلف الذریعه ارتباط نزدیکی داشت و او را در تدوین زندگی نامۀ علمای خوزستان یاری رساند. مرحوم ابن العلم بعد از مراجعت از قم به دزفول از محضر درس آیت الله شیخ محمد علی معزی وآیت الله سیّد اسدالله نبوی وآیت الله سبط شیخ انصاری بهره مند شد. وی از سال 1334 هجری شمسی به دعوت جمعی از اهالی اهواز به این شهر مهاجرت نمود و در مسجد صاحب الزمان (عج) این شهر اقامۀ نماز و منبر و موعظه و ارشاد مردم را بعهده گرفت و در ضمن در مدرسۀ علمیۀ اهواز درکنار آیت الله بهبهانی به تدریس مشغول بود. وفات ایشان در 29 آذر1370 بود و طبق وصیتش در جوار امام رضا(ع) مدفون شد. تألیفات :کشکول ابن العلم، منتخبات ابن العلم، لغات مثلثه، هزار نکته از قرآن، و بقاع الخیر دزفول
حاج شیخ محمّد جواد تدین نژاد
شیخ محمّد جواد تدین نژاد فرزند ملا یعقوب، تولد در1280 هجری شمسی در دزفول خاندانش همه اهل دانش و فضل و کمال بودند. درآغاز جوانی در دامان تربیت والد مکرمش که از مشاهیر و معاریف اهل منبر بود پرورش یافت و سپس به امر پدرش رهسپار نجف گشت و علوم عالیه را نزد اساتید آنجا فراگرفت و پس از مدتی آموزش به دزفول برگشت. ایشان همچنین در دزفول از محضرملا حسنقلی شیشه گر، آقا شیخ میرزا انصاری، آیت الله شیخ عبدالحسین عاملی بهاء الدینی و آیت الله شیخ محمّدعلی معزی کسب فیض و تلمذ کرده بود و در دوران زندگی پر بارش با علمای بزرگ معاصرش چون آیات عظام سید اسدالله نبوی، میرزا محمّدعلی معزی و سیّد محمّدعلی نجفی… محشور بود. ایشان نسبت به علما و مشایخ بخصوص سادات ارادت می ورزید و پیش می آمد دست سادات را می بوسید. ابتدا در مسجد صاحب الزمان(عج) و سپس در مسجد دروازه محله قلعه اقامۀ نماز می کرد. این خطیب و سخنور شهیر و شاعر اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در چهارم آبان 1369 به رحمت ایزدی پیوست و در مقبرۀ خانوادگی در بقعۀ متبرکۀ محمّد بن جعفر مدفون گشت. از تألیفات ایشان: کتاب جامع المطالب و تذکره مرآت الواعظین
حاج ملا نصرالله تراب دزفولی
حاج ملا نصرالله تراب عالم جامع معقول و منقول، ادیب، متکلم، نحوی و شاعر در سال 1243 هجری قمری در دزفول زاده شد. ادبیات را نزد آقا موسی هاشمی دزفولی فرا گرفت، سپس راهی عتبات گردیده در کربلا از محضر شریف العلماء و در نجف از محضر شیخ حسن کاشف الغطاء و شیخ اعظم انصاری بهره گرفت. ایشان از اساتید منبر و موعظه و مرثیه سرائی بودند و چندین کتابچه در زمینۀ مراثی و مطالب منبری از وی بجا مانده است. ملا نصرالله در عالم رؤیا به خدمت امام سجاد مشرف شده و امام در مورد واقعۀ جانگداز کربلا اطلاعاتی در اختیار ایشان گذاشت. ملا نصرالله در سال 1272هجری شمسی درگذشت و جنازه اش به کربلا حمل شده، در آنجا دفن گردید. تألیفات : ترجمۀ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید که به خواست ناصرالدین شاه انجام گرفته، لمعات البیان، جام گیتی نما، حاشیه برمعالم، داستان هند و بُشر و … در لغت نامۀ دهخدا در مورد ایشان آمده : حاج ملا نصرالله دزفولی : از معاریف علمای دورۀ ناصری، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید را حسب امر ناصرالدین شاه در شش جلد بزرگ به فارسی ترجمه نموده است.
حاج ملا مرتضی ترابی زاده(متخلص به تراب)
ملا مرتضی تراب فرزند محمّد شریف، متولد 1275 هجری شمسی، وی عالم و فاضل و واعظ مشهوری بود و شعر را نیز نکو می سرود. وی در سال 1372 هجری شمسی درگذشت.
حاج شیخ محمّد جواد حاجی شیخ
شیخ محمّد جواد حاجی شیخ فرزند شیخ علی اکبر، در دزفول متولد شده، تا شانزده سالگی دنبال دانش نرفت امّا وقتی به « قلعه بیشه نو » رفت از اینکه بقال آن آبادی قادر به خواندن و نوشتن است بخود آمد و از همانجا آغاز بکار کرد. سپس نزد آقا شیخ محمّد باقر و میرزا رضا تحصیلات خود را فراگرفت. در سال1340 هجری قمری به دعوت حاج شیخ جعفر محلاتی سفری به شیراز و اصفهان و قم و تهران رفت و نیز سفری به عتبات رفته و نُه ماه در عراق ماند و سپس به دزفول برگشت. ایشان شعر نغز می سرود ولی متأسفانه مجموعه اشعارش در دست نیست. پدر ایشان شیخ علی اکبر برادر حاج شیخ جعفر شوشتری است.
آخوند ملاحسین خلیفه معروف به (رئیس الذاکرین)
فرزند ملا ابوالحسن، ملاحسین خلیفه(رئیس الذاکرین) سومین فرزند ملا ابوالحسن ذاکر در حدود سال 1243 هجری قمری/1205 هجری شمسی در دزفول زاده شد. در آغاز نزد پدرش آموزش دید و پس از آن به خاطر هوش سرشارش با علمای خاندان معزی همچون شیخ محمّد طاهر و شیخ میرزا محمّدحسن و شیخ محمّدرضا و شیخ محمّد باقر و همچنین با آقا محمّدمهدی بیگدلی و حاج ملا رشید ضیائی مأنوس شد و از آنها کسب فیض نمود. وی در موسیقی نیز استاد بود و کلیۀ نوحه هائی را که می سرود با آهنگی که خود برای آنها انتخاب می کرد اجرا می نمود. بیشتر مداحان معروف دزفول شاگردان او بودند و به دلیل تسلطش بر این کار او را خلیفه الذاکرین لقب دادند. ایشان سفرهایی به تهران، مشهد، بروجرد و خرم آباد و نیز به کشورهای هندوستان و عثمانی داشته است. وی در مدت اقامتش در هند کتابی در موسیقی به نام دایره الموسیقی تألیف نمود. دیگر تألیفش دیوان اشعار او به نام تحفه الابرار یا دیوان حقیر است. وی درکتاب مخزن الدرر علاوه بر اشعار خودش، اشعار سایر شعرای دزفول را نیز جمع آوری کرده است. دیگر تألیفاتش عبارتند از : احس المقال، دفینه الاحباب و وداع ماه مبارک رمضان. ایشان پس از 102 سال زندگی در سال 1307 ه.ش درگذشت و کنار مرقد امامزاده سیّد محمود به خاک سپرده شد. استاد ابوتراب جلی ادیب و شاعر طنز پردار معاصر چهارمین فرزند ایشان بود که در سال 1377ه.ش درگذشت.
حاج سیدمحمدرضا شفیعی دزفولی
سیدمحمدرضا شفیعی دزفولی فرزند سیدمحمدعلی در سال ۱۳۲۷ هجری قمری برابر با 1287 هجری شمسی در دزفول بزرگ متولد شد. ایشان عالمی دینی ، خطیب و و اعظی معروف بودند. حاج سید محمدرضا شفیعی دزفولی در دزفول به دنیا آمد و در آنجا رشد و نمو کرد. وی ادبیات را از فضلای آن شهر فرا گرفت. در سال ۱۳۴2 هجری قمری به اهواز مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شد ایشان در محضر سید ابراهیم شوشتری و سیداسدالله آقامیری دزفولی و شیخ میرزا جعفر انصاری و دیگر علماء به تکمیل تحصیلات خود پرداخت. آیت الله سیدمحمدرضا شفیعی دارای اجازاتی از شیخ محمدحسین کاشفالغطاء و شیخ آقا بزرگ تهرانی بوده است. از آثار ایشان می توان به : “شاهراه هدایت” در اثبات امامت شاه ولایت؛ در ترجمه”مصباحالهدایه” حاج سیدعلی موسوی بهبهانی؛”تنزیه سیدالانبیاء فی کتبالانبیاء”؛ “تنزیهالعلماء”؛ “فضائحالصوفیه”؛ “اتمامالحجه” و … اشاره کرد. وفات ایشان در سال 1343 هجری شمسی اتفاق افتاده است.
حاج مولا محمّدرشید ضیائی دزفولی
حاج محمدرشید ضیائی دزفولی فرزند حاجی بابا، اين عالم شيرين كلام درسال 1247 هجری قمری در دزفول به دنیا آمد، مقدمات علوم را در زادگاهش نزد اساتیدی چون شیخ محمّد طاهردزفولی و آقاسیّدحسین بزرگ دزفولی فرا گرفت. آنگاه رهسپار نجف شد و در درس شیخ اعظم انصاری حضور یافت و پس از رحلت شیخ و تشرف به سامراء در درس میرزا محمّدحسن شیرازی شرکت نمود تا به درجۀ اجتهاد نائل آمد. وی مدتی نیز نزد آقاسیّد مرتضی کشمیری آموزش دید و پس از آن درسال 1300 هجری قمری به دزفول برگشت و مشغول درس و وعظ شد. وی در سال 1332 در سن 86 سالگی درگذشت و مزار شریفش در مسجد ملاحاجی است. دیوان اشعار ایشان موسوم به زهرائیه است.
حاج سیّد حسین فارغ دزفولی
حاج سیّد حسین فارغ فرزند سیّد مهدی، متولد 1260 هجری شمسی، ایشان از روحانیان عالیقدر و وعاظ درجه یک دزفول بود. مقدمات را در دزفول آموخت و برای تحصیلات عالیه راهی نجف شد و از علمای این شهر بهره مند گردید. در ادبیات فارسی و عربی و نجوم و انساب تبحر داشت. ایشان در شناخت روایات درست بسیار متبحر بود و مقام فضل ایشان بحدّی بود که مرحوم آقای راشد در برابر ایشان زانو می زد و مرحوم آیت الله العظمی بروجردی رسماً نزد ایشان تشریف می آورد و از ایشان دعوت می کرد دهۀ آخر ماه صفر را در بروجرد برایش منبر رود. وفات ایشان در سال 1338 هجری شمسی اتفاق افتاد.
سیّد مصطفی فارغ دزفولی
فرزند خطیب و مجتهد برجسته حاج آقا حسین فارغ. ایشان در سال 1311ه.ش در دزفول به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ای ملّی که روحانیان متعهد خود تأسیس کرده بودند سپری کرد، دورۀ دبیرستانی را به صورت متفرقه گذراند. آنگاه دروس حوزوی را نزد اساتیدی چون آیت الله سیّد اسدالله نبوی و آیت الله شیخ محمد علی معزی و آیت الله شیخ منصور سبط الشیخ انصاری آموخت. همچنین مدتی در قم از محضر آیت الله بروجردی وآیت الله گلپایگانی استفاده نمود. و در بعضی مواقع در درس اصول امام خمینی نیز شرکت می نمود. مبارزات ایشان با رژیم شاه و سخنرانی های ایشان در دوران انقلاب از یاد رفتنی نیستند. وی در دوره های دوم و سوم مجلس شورا نمایندۀ مردم دزفول بودند و بحمدالله دوباره به زادگاهشان مراجعه نمودند. ایشان نوشته و سرودهایی دارد از جمله کتاب« آرامش بخش دل و جان در فقدان عزیزان و فرزندان » که ترجمه و نگارش کتاب« مسکن الافؤاد، فی فقد الاحبّه و الاولاد» مرحوم شهید ثانی است.
آقا سیّد عبدالمهدی قاضی(داعی)
سیّد عبدالمهدی قاضی فرزند سیّد عبدالفتاح(10دی 1248- سوم مرداد 1312) وی عالمی ربانی و مفسری قرآنی و شارح نهج البلاغه و شخصی پارسا بود. چند سالی را در نجف اشرف در محضر میرزای شیرازی و آخوند خراسانی و آقا شیخ محمّدحسن انصاری و محقق رشتی و سیّدکاظم یزدی سپری کرد. ایشان دهۀ اوّل ماه محرم را در منزلش روضه خوانی داشت و خود روز عاشورا به منبر میرفت و به گویش دزفولی از مصائب آقا امام حسین(ع) می گفت و می فرمود : شایسته است امروز نه اشک بلکه خون بگرییم. » از شاگردان ایشان : آیت الله سیّد مجدالدین قاضی، حاج شیخ محمّد علی بیگدلی و… بوده اند.
سیّد فاخر قاضی
سیّدفاخر قاضی فرزند سیّد محمّد باقر، متولد 1313 هجری قمری در دزفول. وی عالمی کامل و عارفی زاهد بود و پیوسته می فرمود :« بهره ما از دنیا چند گز(متر) چلوار و دو متر زمین و دیگر هیچ، اصل زندگی در دنیا عمل صالح است.» تحصیلاتش در دزفول و استادانش آیات عظام شیخ محمّد مهدی بیگدلی و سیّد مهدی داعی و شیخ عبدالحسین معزی بودند. مدتی در مسجد جامع شوش ارشاد و امامت می نمود و بعد امامت مسجد سیّد صدرالدین ظهیر در دزفول را عهده دار شد. در زمان رضا شاه پهلوی یکی از مأمورین حکومتی از ایشان رسماً خواست تا برایش امتیاز دفتر ثبت ازدواج صادر نمایند. ولی وی نپذیرفت و فرمود :« من از در خانۀ امام حسین(ع) به در خانۀ یزید نمی روم و من روضه خوانم و خداوند هم رزاق ذاکر سیّد الشهدا است.» در سال 1352 هجری شمسی در سن هشتاد و هشت سالگی درگذشت و در شهیدآباد دزفول مدفون گردید.
شیخ عباس مخبر دزفولی
فرزند ملا غلامعلی رکاب ساز، وی در سال 1347ه.ق در دزفول به دنیا آمد. چون پدر و نیای پدری و مادریش هردو اهل منبر بودند، مادرش صبیۀ ملا محمّدرضا ذاکر بود. پس در خانه ای رشدکرد که همه عالم و دوستدار اهلبیت بودند. خواندن و نوشتن و قرآن را نزد برادرش و صرف و نحو و معانی را نزد دیگر استادان آموخت. و علوم عالیه را در نزد آیات عظام معزی و نبوی وآقا شیخ منصور سبط الشیخ فرا گرفت. و چون عاشق یادگیری بود از هر فرصتی و هر استادی برای آموختن استفاده می کرد مثلاً هر سال که چند ماهی برای سخنرانی و تبلیغ به اهواز میرفت، در آنجا از محضر آیت الله سیّد علی بهبهانی استفاده می نمود و در دو سفری که به عتبات داشت، در مدت اقامتش از محضرآیت الله شاهرودی وآیت الله حکیم و آیت الله خوئی استفاده نمود. ایشان شدیداً متقی و فوق العاده علاقمند به اهلبیت بویژه بی بی فاطمۀ زهرا(س) بود. تألیفات: قاموس الفقه، قاموس الاخلاق، کتاب الفضاء، فلسفه و قرآن در زمینه المیزان، روش نوین در فلسفه اصول دین، آغاز دانش، جهاد در قرآن، کمیل و دعایش، ارمغان شهید، راهنما و فلسفۀ حج، شرح فهرست شیخ طوسی، شناخت نهج البلاغه، شاگردی در مکتب استاد، هفت سئوال از متفکر بزرگ اسلام، وحدت دراسلام، رساله ای در علت تعدد زوجات پیغمبر و رساله ای در تحریم غنا. ایشان در هشتم فروردین 1365 به رحمت ایزدی پیوست.
حاج ملا عباس مثنوی معروف به(سلطان الذاکرین)
فرزند حاج ملا عبدالکریم، متولد 1250هجری قمری در دزفول، ایشان مدارج علمی را نزد عالمان زمان خود چون آیت الله سیّدحسین موسوی بزرگ و سیّدحسین ظهیرالاسلام فرا گرفت و با توجه به هوش سرشار خود از بزرگترین خطبا و وعاظ زمان خود گردید. دارای کراماتی بود، از جمله کراماتی که در مورد ایشان ذکر شده این است که در روز عاشورائی در منزل خود در حال خواندن مرثیه بود. حاکم منصوب شده از سوی ناصرالدین شاه در دزفول در آن مجلس حاضر می شود و به مرحوم سلطان الذاکرین توهین و جسارت می نماید، بعد از ختم مجلس، حاکم دچار شکم درد می شود. فوری دستور می دهد به دنبال سلطان الذاکرین بروید، وقتی جناب سلطان الذاکرین بر بالین حاکم می آید حاکم معذرت خواهی می نماید، سپس سلطان الذاکرین دست خود را بر روی شکم حاکم می کشد فوری شفا می یابد. ایشان در سال 1311 هجری قمری و در سن 61 سالگی فوت نمودند.
منابع:
اندیشمندان دزفول
تاریخ علما و روحانیت دزفول(علی راجی)
تاریخ و مدنیت دزفول(حسنعلی صانعی)
شجره نامه سادات رودبندی و داعی
مؤسسۀ فرهنگی دزفول شناسی